باید کاری کرد

وبگاه شخصی حسن عبدالصمد

باید کاری کرد

وبگاه شخصی حسن عبدالصمد

۴۳ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

رابطه محرم و افزایش تاب‌آوری فـردی و اجتـماعی

| سه شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۱۶ ق.ظ | ۰ نظر

 

رابطه محرم و افزایش تاب‌آوری فـردی و اجتـماعی

 

 


یکی از موضوعات متاثر از علوم شناختی بحث "تاب آوری" است". شاید دیده باشید افرادی در محیط بسیار نامساعد میتوانند به موفقیت هایی دست پیدا کنند. این افراد با وجود عوامل مداخله گر در جهت روند عادی زندگی، "مقاومت" میکنند، "صبوری" به خرج میدهند و با "ابتکار عمل" بهترین تصمیم را میگیرند. در مقابل افرادی وجود دارند که با کمترین موانعی دچار استرس و بحران خواهند شد.

 درگیر شدن جوامع امروزی با مسائل پیچیده در حوزه های مختلف، ضرورت تاب اوری برای هر فرد، خانواده و اجتماع را دو چندان کرده است. به طبع کشوری که مردم جامعه آن، از تاب آوری بیشتری برخوردار باشند میتوانند تهدیدات و بحران ها را به فرصت تبدیل کرده و با سرعت بسیار زیادی به پیشرفت های مختلفی دست پیدا خواهند کنند.

به طور خلاصه میتوان گفت ویژگی هایی مانند قدرت تحلیل، مهارت حل مسئله، صبوری، مدیریت تصمیم و انتخاب، مسئولیت پذیری،همدلی، اعتماد به نفس، عدم تصمیمات احساسی صرف و مدیریت بحران از جمله ویژگیهای افرادی است که دارای تاب آوری بالا هستند.

شاید بتوان گفت اصلی ترین و مهمترین ویژگی که پایه و اساس تاب آوری می باشد موضوع" صبر" است. سوال اساسی این است که چه عواملی باعث افزایش صبوری و یا بی صبری در افراد خواهد شد؟

برای روشن شدن این موضوع می توانیم نگاهی بیندازیم به  آیه 155 سوره بقره که میفرماید: وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ

ما بطور حتم و بدون استثناء همگى شما را یا با خوف و یا گرسنگى و یا نقص اموال و جانها و میوهها مىآزمائیم، و تو اى پیامبر صابران را بشارت ده.

با اندک نگاهی به اتفاقات و بحران های مختلف در سال های اخیر میتوان دریافت که افراد و یا جوامعی که در بحران ها میتوانند با امید به آینده بر مشکلات فائق آیند، جوامعی هستند که عنصر "صبر" در آنان تقویت شده است.

بدون شک فردی که  نگاه صرف مادی دارد و اصالت "لذت و سود" را مبنای خود قرار داده است، به محض ورود بحران در زندگی و یا از دست دادن موقعیت و یا ثروت خود، نمی تواند به دستگیره ای دیگر چنگ بزند؛ بنابراین دچار آشفتگی و ناامیدی خواهد شد.

اما فردی که که نگاه صرف مادی ندارد و به "رضای خدا" راضی است،به"معاد" ایمان دارد و میداند که خداوند حکیم نگهبان اوست، خداوندی که "قادر" به حل تمام مشکلات است، خداوندی که حتی "سیئات را به حسانت" تبدیل میکند، خداوندی که "حکیمانه" و "مهربانانه" اتفاقات را برای انسان رقم میزند،  اگر دچار بحران شود، با روحیه ای پرامید، نه تنها دچار اختلال در افکار و رفتار نخواهد شد، بلکه به دنبال بهترین تصمیم برای حل مسئله است.

و حتی مفهوم خود کنترلی که در ادبیات دینی با عنوان «تقوا» یعنی مدیریت بر نفس عنوان میشود. خود یکی از عوامل بسیار مهم در خود مدیریتی و افزایش تاب آوری است.

بدون شک داشتن روحیه "هر چه از دوست رسد نیکوست!" و  اعتقاد به این مهم میتواند باعث  آرامش و صبر انسان و تاب آوری بیشتر او شود.

به عبارتی دیگر انسانی که "ایمان به غیب الهی" نداشته باشد، بدون شک در بحران ها نمی تواند تاب آوری مناسبی داشته باشد.

به عنوان مثال در جامعه ای که اصالت لذت و سود را مبنای خود قرار داده است، به محض شنیده شدن کم بودن فلان کالا، همه مردم بدون در نظر گرفتن مصلحت جامعه و حتی افراد نزدیک خود، به فروشگاه های هجوم می آورند و برای به دست آوردن جنس مورد نظر از هر وسیله ای استفاده می نمایند، و حتی به تعداد زیاد بیش از نیاز خود جنس را انبار و احتکار میکنند. این افراد با وجود دیدن افرادی که به آن جنس نیاز دارند هیچگاه کالای خود را به دیگری واگذار نخواهند کرد. چرا که در سیستم فکری آنان تنها "مادیات" است که دارای "ارزش" است.

یا در کلیپی که ده سال پیش با بازدید میلیونی در چین منتشر شد دیدیم که چطور یک ماشین سنگین یک کودک را با خونسردی تمام زیر میگیرد، و بعد از آن، 21 نفر از کنار این کودک نیمه جان بدون هیچ واکنشی عبور میکنند، که در نهایت یک خانمی پیکر نیمه جان این کودک را از زمین بلند و به دنبال پدر و مادر او میرود! به راستی چه عواملی در یک کشور کمونیست باعث این رفتار غیر انسانی خواهد شد؟ افراد این جامعه با خود میگویند که اگر به این کودک کمک نمایم 10 دقیقه وقتم در طول روز از بین میرود، و اگر ده دقیقه وقتم برود ده دقیقه کمتر کار میکنم؛ و اگر کمتر کار کنم، پول کمتری در طول روز بدست می آورم! بنابراین هیچ دلیلی برای کمک به آن کودک وجود ندارد!

در مقابل جامعه ای را ترسیم کنیم که مردم آن کمک به دیگران را یک "ارزش" تلقی می کنند و "ایثار" و "از خود گذشتگی" را یک "لذت" و عاملی برای "سعادت دنیا و اخرت" خود می دانند. در این جامعه همه برای کمک به یکدیگر سبقت می گیرند. صحنه ای که رگه هایی از آن را در راهپیمایی اربعین به وضوح دیده ایم. در راهپیمایی اربعین مردمی که خود دچار مشکلات اقتصادی فراوانی هستند، پول های خود را پس انداز میکنند تا در اربعین حسینی، پذیرای زائران امام حسین(ع) باشند، با اشتیاق ملتمسانه از آنان میخواهند که برای خوردن غذا و استراحت با لباس خاکی خود به منزلشان بیایند، و نه تنها منت نمی گذارند بلکه به به این کار خود افتخار میکنند! چنین صحنه های ناب و کم یابی در دنیای تکنولوژی مادی زده ای که بر اساس اصالت لذت و سود بنیان شده است، بسیار دیدنی و چشیدنی است. (کلیپ مرتبط)

علت این رفتار، ناشی از "ارزش مشترکی" است که به عنوان یک فرهنگ در میان این افراد حاکم است. چرا که این افراد با این دلیل که زائران مهمان امام حسین(ع) هستند، برای آنان سنگ تمام میگذارند.

یا در اتفاق ناگواری مانند شیوع ویروس کرونا در جهان، به رقم اینکه کشور ایران به محض درگیر شدن زود هنگام و بی تجربگی در مواجهه با این بیماری، بر خلاف بسیاری از کشور های به ظاهر توسعه یافته و با وجود تحریم و مشکلات اقتصادی ناشی از بی تدبیری دولت، توانست مدیریت خوبی را به لطف "روحیه ایثار" و "از خود گذشتگی" کادر درمان و گروه های جهادی در کمک مومنانه به یادگار بگذارد.

به راستی چه عاملی باعث میشود افرادی داوطلبانه و بدون هیچ چشم داشتی لباس مخصوص بر تن کنند و به امور کفن و دفن فوت شدگان کرونایی بپردازند؟(کلیپ مرتبط)

چه عاملی باعث میشود مادری سه فرزند خود را برای حفظ امنیت این کشور 8 سال به جبهه بفرستند و هنوز خود را بدهکار نظام و انقلاب بداند؟(کلیپ مرتبط)

 چه عاملی باعث میشود که جوانان دهه هفتادی با این همه سرگرمی های اغوا گرایانه قرن بیست یک، برای حفظ امنیت و ناموس داوطلبانه  به مدافعان حرم بپیوند؟(لینک)

چه عاملی باعث میشود طلبه ای داوطلبانه از شهری دیگر برای بازسازی خانه های سیل زده کار و درس خود را تعطیل کند و کمر در گل فرو رود تا گره ای از مشکلات هموطن خود بازکند؟ (کلیپ مرتبط)

 این روحیه ایثار و از خود گذشتگی که ثمره یک جامعه با  تاب آوری بالا است، از کجا نشات گرفته است؟    

بر همگان روشن است که یکی از مبنای سیره قرآن و اهل بیت ایثار و از خود گذشتگی است که اوج صحنه های ان در حادثه کربلا  رقم میخورد.

به همین منظور حفظ و زنده نگه داشتنم "سیره حسینی" مساوی "محبت با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا" و افزایش "روحیه ایثار گری" و در نتیجه افزایش "تاب آوری" در اجتماع خواهد شد.

شاید بتوان گفت که راه برون رفت از مشکلات داخلی و مقابله با تحریم های ظالمانه دشمن در امور اقتصادی تکیه بر "سیره حسینی" است. در سیره حسینی مسئولیت پذیری، تکیه بر داخل، امید به آینده و ایثار و از خود گذشتگی موج میزند و بدون شک کشوری که مسئولین و مردم ان دارای این ویژگی های باشند بر همه مشکلات غلبه خواهند کرد. 

به همین منظور بود که رهبر کبیر انقلاب امام خیمنی(ره) در جمله معروف خود فرمودند که این محرم و صفر است که اسلام را نگاه داشته است.

به طور خلاصه اگر مدیریت بحران در صدد ایجاد و حفظ آمادگی جامعه برای پاسخگویی مناسب به حوادث و سوانح است یا اگر می خواهد در مدیریت بحران، سرعت عمل داشته و در حداقل زمان، حداکثر میزان بازسازی را ارائه دهد، باید در موضوع دینداری جامعه هدف خود کار کرده باشد.

شاید برخی از مسئولین از این معادله بی خبر باشند ویا خود را به بی خبری زده اند، اما دشمنان این مرز بوم یعنی آمریکا و صهیونیست که همیشه به دنبال بحران افرینی و آشوب در ایران عزیز بوده اند، به خوبی می دانند که تا زمانی که روحیه ایثار و از خود گذشتگی که ریشه در عاشورا دارد در میان مردم حاکم است، بسیاری از توطئه های آنان خنثی خواهد شد. به همین منظور در سال های متمادی به خصوص در سال اخیر با تمام ترفند های مختلف سعی در کمرنگ شدن شعائر حسینی در ماه محرم شدند.

از طرفی به قول رهبر معظم انقلاب، دشمنان با جریان "تحریف رسانه ای" خود از کتمان و کوچک نمایی واقعیت های موجود و بزرگ نمایی مشکلات مانند شکوه پاسداشت شعائر حسینی، سعی در تغییر دستگاه محاسباتی و افکار مردم دارند، اما با لطف و عنایت اهل بیت بر خلاف پیش بینی دشمنان، در ایام کرونا جلوه ای بی نظیری از عزادارای و تعظیم شعائر حسینی همراه با شور حسینی را به جهانیان معرفی می کنیم.

در پایان بیانات رهبر انقلاب در همین رابطه را که 26/11/98 در دیدار با مداحان اهل بیت ایراد فرمودند را میخوانیم:

اگر حالا انتقال معارف اهلبیت در مجالس روضه‌خوانی و مجالس هیئتها و مانند اینها تحقّق پیدا بکند، این یک ذخیره‌ی تمامنشدنی است. امروز هم که شما ملاحظه میکنید کشور شما، جامعه‌ی شما، زیر فشارهای گوناگون تابآوریِ حیرت‌انگیزی دارد، ما حرفهای اینها را میخوانیم، می‌بینیم، می‌شنویم. تابآوریِ ملّت ایران برای ناظران جهانی حیرت‌انگیز است؛ تعجّب میکنند. این فشاری که غول وحشی آمریکایی وارد میکند، ملّتها[ی دیگر] طاقت یکپنجم این و یکچهارم این را هم ندارند، امّا ملّت ایران محکم ایستاده؛ این بیست‌ودوّمِ بهمنش و قبل از آن [هم] تشییع جنازه‌ی سردار آسمانی‌اش؛ اصلاً همه را متحیّر میکند که این چه ملّت مقاومی است. این به برکت همین معارف اهل‌‌بیت است، به برکت همین مجالس و محافل است، به برکت نام و یاد حسین‌بن‌علی و به برکت نام و یاد فاطمه‌ی زهرا (سلام ‌الله ‌علیها) است."

 

لینک همین مطلب در روزنامه کیهان

http://kayhan.ir/fa/news/197128
http://kayhan.ir/fa/issue/1939/8

 

کدام نامزدهای ریاست جمهوری دروغ میگویند؟

| چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۴۲ ب.ظ | ۲ نظر
کدام نامزدهای ریاست جمهوری دروغ می گویند؟

کدام نامزدهای ریاست جمهوری دروغ میگویند؟

 با نزدیک شدن دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری و ثبت نام نامزدهای انتخاباتی، این سوال مهم مطرح می شود که با توجه به اینکه همه نامزدهای انتخاباتی خود را مدعی خدمتگزاری می‌دانند، براستی کدامیک از نامزدها به دنبال خدمتگزاری هستند؟ چه معیار و سنجشی برای مردم وجود دارد که متوجه شوند تا کدام نامزد راست و کدامیک دروغ می‌گویند؟

همچنین باید اذعان داشت که متأسفانه روند فعلی جریانات حزبی در ایران باعث شده است، تا طرفداران یک حزب با علم به اینکه کاندیدای جبهه مقابل از کارآمدی بیشتری برخوردار است، صرفاً به علت علاقه به هم حزبی خود و انزجار از حزب مقابل، حاظر هستند چشم خود را بر روی حقیقت ببندند.

از طرفی دیگر در عصر جدید، یکی از معیار های شناخت افراد و احزاب "رسانه ها" هستند که با این وجود هر فردی بسته به مصرف رسانه های خود، حب و بغض خود از افراد را از طریق القاهای رسانه انتخاب می‌نماید. بنابراین اگر فردی آگاهانه یا نااگاهانه عضو کانال های مخالف فلان حزبی باشد، فارغ از با خبر شدن از دیگر اتفاقات، نسبت با آن حزب موضع گیری می‌نماید.

بدین ترتیب باید اعتراف نمود که شناخت سره از ناسره و شناخت کاندیدای اصلح امری دشوار برای عام خواهد بود.

در ادامه به منظور تسهیل در انتخاب فرد اصلح برای تصدی‌گری ریاست جمهوری، معیارهای زیر برای شناخت نامزدهای انتخاباتی  ه کدامیک به دنبال قدرت هستند و کدامیک برای خدمت پا در این عرصه گذاشته اند، پیشنهاد می‌گردد:

 

برهم زدن بازی در صورت شکست

بدون شک فردی که به دنبال خدمت است در اولین گام باید خود را پایبند به قانون بداند. برای نمونه اگر نامزدی متوجه شود که به هر دلیلی رد صلاحیت شده است .و یا فردی بعد از رای گیری متوجه شود که به عنوان کاندیدای منتخب مردم انتخاب نشده است، بازی را بر هم بزند و با فرافکنی و خدشه با قوانین، به قانون تمکین نکند، بدون تردید این فرد با هدف کسب قدرت و نه خدمت پا به عرصه میدان انتخابات گذاشته است.

 

ترجیح مسائل حزبی

یکی دیگر از معیارهای کاندیدای شیفته قدرت آن است که این فرد چه در نطق های انتخاباتی و چه در میدان عمل اهداف و تفکرات حزب خود را مطرح می‌نماید. برای نمونه فردی که در مناظرات و نطق های انتخاباتی خود به جای ارائه برنامه، مدام جناح مقابل را تخریب می‌کند و منافع حزبی خود را مطرح می‌نماید شایسته تصدی گری ریاست جمهوری نمی‌باشد.

 

سابقه اجرایی

بهترین معیار برای شناخت افراد، نگاهی به عملکرد اجرایی آنان در پست های ادوار گذشته است، هر چند آن پست کوچک باشد. سوال این است که ً مدیری که حتی نمی‌تواند فساد در دفتر و یا رسانه های وابسته به خود را مدیریت کند، چگونه می‌تواند در پست ریاست جمهوری خدمت کند؟ و یا در مقابل اگر فردی در دوران خدمت خود، رضایتمندی مردم و کارکنان خود را کسب کرده باشد، میتواند گزینه خوبی برای ریاست جمهوری باشد.

 

سابقه اخلاقی

با نگاهی به اظهار نظرهای افراد در قبال چهره های مخالف خود و لحن و ادبیات آنها، می‌تواند به میزان سعه صدر، تقوا و انصاف آنها پی برد. نامزدی که پیش از این منتقدان و مخالفان خود را با ادبیات تند خطاب کرده است و با اتهام زنی سعی در فرافکنی داشته است نمی‌تواند گزینه مناسبی برای تصدی گری ریاست جمهوری باشد.

 

شعارهای عام پسند و دهن پر کن

هر گاه در ایام انتخابات شنیده شد که فلان نامزد وعده هایی مانند" رفع مشکل اقتصادی در 100 روز، آزادی بیان، حفظ کرامت زنان و.. می‌دهد، در عملی شدن و اصلح بودن این کاندیدا باید شک نمود چرا که وعده های به اصطلاح رای جمع کن و پوپولیستی یکی از شگرد های نامزدهای ناکارآمد در ایام انتخابات است.

 

نگاه به گفتمان های قبلی

با اندک جستجویی در خبرگزاری و سایت های خبری می‌توان با ارجاع به  تجمیع اظهار نظر، رفتار و گفتار نامزدهای انتخاباتی گفتمان آنها را شناسایی کرد. برای نمونه عملکرد نامزدی که در طول 5 سال گذشته ارتباط با غرب ویا افزایش واردات را یک افتخار برای خود تلقی می‌کند با فردی که به تمرکز بر نیرو و توان تولید داخلی تکیه می‌کند زمین تا آسمان متفاوت است.

 

در مجموع باید گفت که بعد از اعلام رسمی کاندیدای تائید شده توسط شورای نگهبان و شروع مناظرات و مستند های تبلیغاتی، این 6 معایر ذکر شده می‌تواند به عنوان سنجشی برای شناخت کاندیدای اصلح مورد ارزیابی قرار گیرد.

چرا اصل ولایت فقیه

| شنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۲۴ ق.ظ | ۰ نظر

بعضیا فکر می کنن کار ولی فقیه،آوردن نان ،آنهم به موقع ،آنهم به قیمت مناسب و ارزان بر سر سفره مردم است،یعنی وقتی قیمت سیب زمینی و پیاز و تنقلات شکمی،درست و به قاعده باشد،کار ولی فقیه هم درست است و اگر خدای نکرده ،زبانم لال کم و کسری بود .......!!!

البته نمی گویم فایده و اثر ولی فقیه این نیست... اما وظیفه و هدف و غایت آن،نه.

«مثل این است که کسی بگوید می خواهم بروم شمال کنار دریا ،در مسیرش هم چایخانه می ایستد وچای می نوشد ،هم از مناظر زیبای اطراف جاده لذت می برد و هم کباب برگ اعلا نوش جان می کند،اینها همه از فواید سفر به شمالند اما هدف ،کنار دریا و لذت بردن از آبی بیکران دریاست»

 

این را هم بگویم، وقتی وظیفه و رسالت ولی فقیه را نان و آب تعریف کردید،دیگر لازم نیست برای آوردن آب و نان ،فقیه باشد،شجاع باشد،مدیر و مدبر باشد،خداترس باشد،کافی است یکی باشد مثل اوباما،از لجنزار خون و قطعه قطعه مردم بی گناه عراق و لیبی وسوریه برایتان نفت و منافع بدست می آورد،نانتان به جا،خانه هاتان به جا و همه چیز خوش و خرم.

اما وظیفه و کارکرد ولی فقیه چیست! که اگر آن انجام شود هم نان،هم آب  و هم همه چیز با عزت و پاک و حلال و طیب، نصیب مردم می شود،مردم نه تنها نان دارند ،نام هم دارند، چون زیر پرچم ولایت آنچه می دهند ،همه چیز است با قید غیرت.

کار ولی فقیه در یک کلام رشد است،رشد سیاستمداران،رشد مردم،رشد نانوا،رشد راننده،رشد منابع مادی و معنوی.

. اگر کارش رشد نبود هیچ وقت با بعضی افکار کودکانه بعضی مردم ، که میخواهند کودک بمانند درگیر نبود،هیچ وقت در کوچه های کوفه مورد بی مهری و بی سلام و علیکی مردم قرار نمی گرفت،هیچ وقت زهر به خوردش نمی دادند و هیچ وقت کربلایی نبود.

رشد با گنده شدن فرق دارد و مشکل هم همین است و همین است که بعضی از سیاستمداران و خواص و اساتید ،حرف ولی فقیه را یا نمی فهمند و یا نامفهوم می فهمند،آنها از رابطه با آمریکا می گویند تا در دنیا گنده شوند و چند کشور به اصطلاح پیشرفته برایشان کف بزنند و ولی فقیه از موضع رشد می گوید : نه،ما باید برای رشد و تعالی مان ،آمریکا را پله کنیم و رویش پا بگذاریم ...شاید سخت باشد اما این سختی ها ،تحریم ها ،جنگ ها و نعره کشیدن های این غول بی شاخ و دم ،برای ما و ملت ما رشد به همراه دارد و رشد است که از یک فرهنگ یک تمدن می سازد،رشد است که یک ملت را در تاریخ جاودانه می کند،فکر و اندیشه و ایدئولوژیش را به دنیا صادر می کند... رشد است که چمران می سازد ،همت می سازد،که هر چند در عدد ریاضی 2نفراند اما در حساب الهی یک لشکرند،رشد 8سال یک کشور را بر 27 کشور دنیا دست خالی پیروز می کند،رشد،ماهواره امید به آسمان می فرستد،نانوتکنولوژی راه می اندازد،سلولهای بنیادین را توسعه می دهد،انرژی هسته ای می دهد،رشد، خیلی کارها می کند که گنده شدن نمی کند،و آمریکا هم از رشد ملتها بویژه ملت ایران می ترسد.نه از گنده هایی مثل چین،روسیه،ژاپن و آلمان و...، زیرا گنده ها،دیر یا زود تسلیم گنده تر ها می شوند اما رشد یافته ها هرگز سر تسلیم فرود نمی اورند.

ولایت فقیه کارش به دل مردم حرف زدن نیست هر چند دل دادن به حرف مردم اصل کارش  است.ولایت فقیه کارش سر خم آوردن پیش این و آن نیست هرچند پیش پدر شهید  و پیرمرد رنجور بمی تمام وجودش خم می آورد.

ولایت فقیه کارش حفظ خودش نیست،هرچند حفظ مرامش و تفکر ولایتی اش در راس کارش است.

اگر بعضی از ما کودک نبودیم و پا به پای ولایت فقیه رشد می کردیم و بزرگ می شدیم،مطمئنا امروز می توانستیم کارهای بزرگی در دنیا انجام دهیم،هرچند با همین مقدار کم،پیروی ،بازهم شما معجزه ولایت فقیه را دنیا می بینید،مدرک برای اثبات کارسازی ولایت فقیه ،تهاجم همه جانبه استعمارگران،شهوت پرستان،نااهلان،بی خداها به این اصل است.

حالا میشودبه این سوال پاسخ داد ،چرا مرگ بر اصل ولایت فقیه ؟؟چون این اصل رشد اور است، رشد، درد دارد ،جان کندن دارد، سختی دارد،رشد باهوا و هوس ادمها درگیر میشود، رشد میگوید آزادی آری اما بیبند وباری نه ،رشد ادمها را از درون بزرگ میکند و بعضی ادمها میخواهند کودک بمانند ، کودکی کنند و دنیا را پارک بازی می دانند، و این است که مثل کودکی که به پدرش به خاطر اینکه می خواهد اورا از کودکی و کوچکی بیرون کند وبزرگش کند،اخم می کند و غرلند می زند ، بعضی ها هم به درد کوچکی و کودکی دچارند و دلشان میخواهد همینطور هم بمانند و همینطورهم بمیرند ،اما رسالت ولایت درطول تاریخ ،بیرون اوردن ادمها از لاک کودکی خودشان است .... و این دلیل مقاومتها ودشنامهای انهابه ولایت است .....

به امید روزی که ما هم به اندازه خواسته های ولی فقیه رشد پیدا کنیم انروز امتحان ما هم به پایان می رسد و وارد دوران طلایی ظهور امام زمان میشویم


این مطلب زیبا را دوست خوبم آقای طالبی در وبلاگ انعکاس نگاشته است

"اقتصاد مقاومتی" دقیقاً کجایی؟

| چهارشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۴۵ ب.ظ | ۲ نظر


سوال های کماکان بی جواب از دولت پیرامون اجرای اقتصاد مقاومتی/"اقتصاد مقاومتی" دقیقاً کجایی؟
اکنون سه سال از این ابلاغیه بسیار مهم و سرنوشت ساز می‌گذرد و سوال مهمی در ذهن‌ها پدید می‌آید که مردم و مسئولین تا چه حد نقش خود را در این سیاست ها ایفا کرده اند.

به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به غیر منافقین و دشمنان اصلی این کشور، نمی‌توان فردی را در این مرز و بوم یافت که به طور کلی از اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی در کشور سودی نبرد، از جوان مومن انقلابی گرفته  تا یک فردی که دل خوشی از نظام ندارد، همه با گرایش های مختلف فکری و سیاسی، با اندک تاملی در می‌یابند که اجرای اقتصاد مقاومتی چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت به نفع اقتصاد کشور است و اثرات آن به صورت مسقیم در زندگی افراد مشهود است.

از طرفی دیگر به علت گفتمان پیشرفت و عدالت انقلاب اسلامی، دشمنان این مرز و بوم از همان شکل گیری انقلاب اسلامی، تا به امروز تمام تلاش خود را برای ضربه زدن به این نظام انجام داده اند، یک روز با جنگ نظامی و امروز با جنگ اقتصادی به نبرد علیه ما دست زده اند.

شاید برای همین است که دیدبان تیزبین کشور، یعنی رهبر معظم انقلاب در چند سال اخیر در اکثر سخنرانی‌ها و شعارهای سال خود، بحث "اقتصاد" را موضوعی بسیار مهم در کشور قلمداد می‌کنند و با ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در سال 92، راه و چاه را به صورت واضح برای مسئولین کشور می‌گشایند و از سران قوا می‌خواهند تا بی‌درنگ و با زمان‌بندی مشخص، اقدام به اجرای این سیاست های اقتصادی کنند و با تهیه قوانین و مقررات لازم و تدوین نقشه راه برای عرصه‌های مختلف، زمینه و فرصت مناسب برای نقش‌آفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی را در این جهاد مقدس فراهم آورند.

اکنون سه سال از این ابلاغیه بسیار مهم و سرنوشت ساز می‌گذرد و سوال مهمی در ذهن‌ها پدید می‌آید که مردم و مسئولین تا چه حد نقش خود را در این سیاست ها ایفا کرده اند.

با اندک نگاهی به کارنامه مسئولین و وضعیت فعلی کشور، درمی یابیم که هرچند اقداماتی در همین راستا آن هم بیشتر توسط ارگان های غیر دولتی انجام گرفته است، اما به طور مشخص اکثر مسئولین به جای تلاش در این قضیه، تنها به کلی گویی در اقتصاد مقاومتی می‌پردازند و انجام وظایف خود را منوط به انجام دیگر ارگان ها می‌دانند.

شاید برای همین بود که رهبری شعار امسال را "اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل" نامیدند تا دیگر حجت بر مسئولین تمام شود و به جای بیان صرف "اقتصاد مقاومتی" به صورت جدی این موضوع را پیگیری نمایند.

در همین راستا رهبری در بیانات خود در 14 خرداد 95 فرمودند:« ما برای اینکه با تحریم مقابله کنیم چه‌کار باید بکنیم؟ اوّلِ صحبت عرض کردم که یک دوراهی‌ای را دشمن نشان میدهد به ما؛ میگوید یا بیایید تسلیم آمریکا بشوید و هر چه او میگوید گوش کنید، یا فشار و تحریم ادامه پیدا میکند؛ این یک دوراهی است که گفتیم غلط و دروغ است، امّا یک دوراهی دیگری وجود دارد: یا بایستی مشکلات تحریم را تحمّل کنیم یا ایستادگی کنیم به‌وسیله‌ی اقتصاد مقاومتی. خیلی خب، آمادگی شما خوب است، منتها برای اقتصاد مقاومتی، صِرف آمادگی کافی نیست؛ ما گفتیم «اقدام و عمل». البتّه دولت محترم در زمینه‌ی اقتصاد مقاومتی کارهایی کرده‌اند؛ ما گفتیم یک ستاد فرماندهی تشکیل بدهید برای اقتصاد مقاومتی، تشکیل دادند و معاون اوّل رئیس جمهور محترم را در رأس آن گذاشتند؛ کارهایی هم کردند، گزارشش را هم به من دادند که من امروز در پیام اوّل سال به ملّت عزیزمان این را گفتم؛ منتها اینها کارهای مقدّماتی است. به من گزارش داده‌اند که بر اثر فعّالیتهایی که انجام گرفته است، تراز بازرگانی مثبت شده یعنی صادرات غیر نفتی‌مان از وارداتمان بیشتر است؛ خب، این خبر بسیار خوبی است؛ یا اینکه مثلاً فرض بفرمایید واردات ما از سال گذشته کمتر شده است؛ اینها خبرهای خوبی است، منتها اینها کفایت نمیکند و کار با اینها تمام نمیشود؛ کارهای اساسی باید انجام بگیرد.»

 

برای روشن شدن وظایف ارگان ها و وزارت خانه های مختلف به طور مشخص در اقتصاد مقاومتی، باید پرسید که :

 وزارت نفت، در مقابله با ضربه پذیری درآمد نفت گاز چه اقدامی انجام داده است؟

وزارت جهاد و کشاورزی و وزارت بهداشت و درمان، چه فعالیتی برای مصون سازی در امنیت غذایی و تولید محصولات راهبردی و همچنین افزایش بهره وری بخش کشاورزی و منابع طبیعی انجام داده است؟

آیا وزارت نیرو در این چند سال اقدامی برای بهینه سازی مصرف آب، کاهش شدت انرژی و صادرات برق انجام داده است؟

وزارت فرهنگ و ارشاد و صدا وسیما چه نقشی در گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی، تقویت فرهنگ جهادی و خربد کالای ایرانی و ترویج مدیریت مصرف انجام داده است؟

 سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، در ارتقا بهره‌وری و رقابت پذیری اقتصاد، انظباط مالی وشفاف سازی بودجه، هدفمند سازی یارانه ها و عدالت اجتماعی، چه کاری انجام داده است؟

وزارت اقتصاد، در اصلاح نظام درامدی دولت و تقویتِ رقابت‌پذیری اقتصاد و  ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استان‌ها چه کاری انجام داده است.

وزارت راه و شهر سازی، در توسعه زیر ساخت های تجارت خارجی و ترانزیتی چه اقدامی انجام داده است؟

وزارت علوم و معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور، در ساماندهی نظام ملی نواوری و اقتصاد دانش بنیان و شناسایی و بکارگیری ظرفیت های علمی، فنی، و اقتصادی برای دسترسی به توان آفندی،چه قدم هایی برداشته است؟

وزارت صنعت و معدن و تجارت، در کاهش وابستگی به کشور های محدود و خاص در تأمین نیازهای کالایی کشور، شفاف سازی  در نظام توزیع کالا، و حمایت همه‌جانبه‌ هدفمند از صادرات کالاها چه اقدامی موثری برداشته است؟

وزارت تعاون کار و رفاه اقتصادی، چه اقدامی در تقویت سرمایه انسانی، اجتماعی، توسعه کارآفرینی و اشتغال زایی، انجام داده است؟

آیا وزارت امور خارجه، به غیر از مذاکره با 5+1، از ظرفیت دیگر کشورها برای واردات و صادرات و بهروه‌وری، وارد مذاکره شده است؟

بانک مرکزی آیا اقدامی در اصلاح سیاست های پولی و اعتباری و بانکداری بدون ربا  انجام داده است؟

سازمان ملی استاندارد چه اقدامی در گسترش پوشش استاندار ملی انجام داده است؟

آیا رئیس جمهور، رئیس مجلس شورای اسلامی و رئیس قوه قظائیه، بعد از ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی که از سوی رهبری در سال 92 اعلام شد، بی‌درنگ و با زمان‌بندی مشخص، اقدام به اجرای آن ابلاغیه کردند؟ و با تهیه قوانین و مقررات لازم و تدوین نقشه راه برای عرصه‌های مختلف، زمینه و فرصت مناسب برای نقش‌آفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی را در این جهاد مقدس فراهم آوردند؟

آیا مجلس شورای اسلامی، وظایف وزرای دولت را برای اجرای اقتصاد مقاومتی زیر زربین برده اند؟ یعنی همه وزرا به وظایف خود به خوبی عمل کرده اند که هیچ وزیری استظیاح نشده است؟!

آیا قوه قضائیه درشناسایی، معرفی و محاکمه مفسدان اقتصادی و سلامت اداری مقتدر عمل کرده است؟

حوزه های علمیه و دانشگاه ها چه اقدامی در گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در میان نخبگان و مردم داشته اند؟

روحانیون و سخنرانان تا چه حد از ضرورت اقتصاد مقاومتی و دوری از فرهنگ تچمل گرایی، مصرف زدگی و خرید کالای ایرانی سخن می‌گویند؟

سازمان تبلیغات اسلامی، سپاه پاسداران، شهرداری ها،موسسات فرهنگی و اقتصادی، شرکت های و بنگا ه های اقتصادی،سازمان های مردم نهاد چه گامی را در ترویج فرهنگ گفتمان اقتصاد مقاومتی انجام داده اند؟

مدیران اداره‌های دولتی وغیر دولتی و ارگان‌های  نظامی، در محل کار خود از چه وسائل خارجی که مشابه ایرانی ان وجود دارد استفاده می‌کنند؟

رسانه ها اعم از صدا و سیما،خبرگزاری ها ، سایت های خبری و تحلیلی،روزنامه ها و نشریات تا چه حد بدون نگاه حزبی مسائل مربوط به اقتصاد مقاومتی را به صورت جدی پیگیری و مخابره می‌کنند؟

شهروندان ایرانی، از کارگر شهرداری گرفته تا معلم و دکتر، تا چه حد از کالای ایرانی در محل زندگی و محل کار خود استفاده می‌کنند؟

خلاصه باید گفت همه در اجرایی شدن فرهنگ اقتصاد مقاومتی سهیم هستیم اما به طور مشخص سکاندار اجرایی کشور یعنی دولت نقش بسزا و پررنگی در اجرایی شدن سیاست های اقتصاد مقاومتی است.

 با توجه آخرین سال از عمر دولت یازدهم، اگر دولت همچنان بخواهد در اجرای سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی ضعیف عمل کند و چاره مشکلات اقتصادی را ارتباط با غرب بداند، جدای از متضرر شدن مردم، بدون شک در دوره بعدی ریاست جمهوری مردم به گفتمانی رای خواهند داد تا فارغ از شعار زدگی، قدمی برای بهبود وضعیت معیشتی درکشور بردارد.

حسن عبدالصمد

آیا "آمریکا نشناس ها" اعتراف می‌کنند؟

| سه شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۴۲ ب.ظ | ۱ نظر

آیا "آمریکا نشناس ها" اعتراف می‌کنند؟


"تحریم ها هم رفت"، "فروپاشی تحریم"، "صبح بدون تحریم "خلاص شدیم"،"یک روز خوب برای دنیا"، این‌ها تیترهای روزنامه هایی بود که فردای تفاهم نامه برجام، تمام ذوق و شوق خود را از این تفاهم نامه نشان دادند. درست در 23 تیر ماه سال گذشته، بعد از جلسات مکرر، ایران با گروه 5+1 به توافق نهایی رسید، توافقنامه‌ای که به نوعی مهمترین دستاورد دولت یازدهم محسوب می‌شد.

بوق وکرنای رسانه های دولت و وابسته به آن قبل از مذاکرات هسته ای، به نحوی بود که در اذهان مردم، "توافق با غرب" به عنوان یک معجزه برای اقتصاد کشور محسوب می‌شد، هر چند روزهای  بعد از توافق برجام، برخی از مسئولین دولتی با رویکردی متفاوت در تریبون ها اعلام کردند که مردم نباید انتظار معجزه اقتصادی داشته باشند.

از طرفی دیگر مردم هم که در یکسال اخیر عملکرد دولت را ارزیابی کرده بودند، همه چیز را به زمان سپردند تا ببینند که شعار و وعده‌های دولت بعد از توافق هسته ای به چه سرانجامی خواهد رسید. در این میان حتی رسانه‌های خارج از کشور هم نتوانستند نا امیدی مردم از حل مشکلات از طریق مذاکره را کتمان کنند از همین رو روزنامه نیویورک تایمز فردای روز برجام نوشت: «مردم ایران استقبال چندانی از روزی که قرار است در آن تحریم ها به صورت عملی برداشته شوند، نکرده اند و دیگر خبری از جوانان پرچم به دستی که در خیابان ها به جشن پرداخته اند، نیست»


نیویورک تایمز می‌نویسد: «این امر منعکس کننده ناامیدی‌های بسیار و وعده های عمل نشده ای است که ایرانی ها در دو سالی که مذاکرات به طول انجامیده، شاهدش بودند. زمانی که دولت با لحن مثبت درباره مذاکرات صحبت کرده و انتظارات مردم را بالا می برد، تعداد کمی انتظار داشتند که زندگی شان بهبود یابد.»

در میان شادی دولتمردان از توافق هسته‌ای ، خبری که لحظاتی دولتمردان یازدهم را سر جای خود نشاند. آن خبر این بود: خبرگزاری فرانسه در خبری فوری از اعمال تحریم های تازه علیه کشورمان به بهانه برنامه موشکی خبر داد. وزارت خزانه داری آمریکا هم با صدور بیانیه ای از افزودن نام 11 شرکت و افراد جدید به فهرست تحریم های ایران به واسطه ارتباط با برنامه موشکی ایران خبر داد.

از طرفی دیگر رهبر معظم انقلاب اسلامی در دومین شرط نامه تایید مشروط برجام تاکید کرده بودند: «در سراسر دوره هشت ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه های تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبه مجلس، اقدام‌های لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.»

همچنین در سومین بند مصوبه مجلس درخصوص نحوه اجرای برجام نیز آمده بود؛ « دولت موظف است هرگونه عدم پایبندی طرف مقابل در زمینه لغو موثر تحریم ها یا بازگرداندن تحریم های لغوشده و یا وضع تحریم تحت هرعنوان دیگر را به دقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هسته ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد به طوری که ظرف مدت دو سال ظرفیت غنی سازی کشور به یکصد و نودهزار سو افزایش یابد. شورای عالی امنیت ملی مرجع رسیدگی به این موضوع می باشد. دولت باید ظرف مدت 4 ماه برنامه خود را برای این منظور جهت تصویب به شورا ارائه نماید.»

اما دولت به جای اقدام شایسته و در خور مقابل عهد شکنی آمریکا، تنها به یک بیانیه وزارت امور خارجه بسنده کرد، و در کوبنده ترین اظهار نظر خود نوشت: «انتخاب روز رفع تحریم های ظالمانه هسته ای برای اعلام اسامی افراد و شرکت های جدید تحریم شده از سوی وزارت خزانه داری آمریکا در جهت امتیاز دهی به کانون های قدرت و نفوذ زیاده خواه داخلی و خارجی است.» 

شاید دولت در آن زمان انتظار داشت که در طول زمان، تحریم ها یکی پس از دیگری بر طرف شود و گشایش اقتصادی نمایان شود، در حالی که به گفته اکثر کارشناسان اقتصادی و سیاسی، دشمنی غرب به ویژه آمریکا علیه ایران تنها محدود به انرژی هسته ای نیست  و گشایش اقتصادی در ایران تنها  با اصلاح ساختار اقتصادی درون از طریق "اقتصاد مقاومتی" میسر است.


چرا مردم تهران "اصلاح طلب ها" و شهرستان ها "اصولگرایان" را انتخاب کردند؟




بعد از اعلام نتایج انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی،  فضایی جدید در افکار عمومی شکل گرفت، در اکثر کشور اصولگرایان رای بالایی داشتند، اما در تهران تمامی کاندیدهای اصلاح طلب رای آوردند.

بعد از این اتفاق عده ای مردم تهران را به بی بصیرتی و بعضاً با الفاظی شبیه "کوفیان قرن 21" متهم کردند، اما به راستی چرا رای مردم تهران با دیگر نقاط کشور از لحاظ ذائقه سیاسی تا این حد تفاوت دارد؟

یقییناً آنهایی که چند سال است در تهران زندگی کرده اند تصدیق میکنن که اکثریت جمعیت تهران از شهرستانی های مهاجرتشکیل شده است  به طوریکه تهرانی های اصیل در شهر، به ندرت دیده می‌شوند. حال باید دید که این جمعیت زیاد مهاجر، چرا و با چه هدفی تهران را برای زندگی انتخاب کرده اند.

مشخص است که هزینه زندگی در تهران گاهاً چندین برابر در یک شهرستان است. از کرایه خانه و قیمت های اجناس گرفته تا کرایه تاکسی و...اما با این حال چه چیزی باعث می‌شود که یک فردی که در شهرستانی به دنیا امده، حاضر است تمامی اقوام خود را رها کند و به شهر پر هزینه تهران بیاید؟

شاید برخی اشتغال و تحصیل را دو عامل اصلی مهاجرت بدانند، اما با نگاهی جامع تر در میابیم که اکثرمهاجرت ها از سوی افرادی صورت گرفته است که رفاه نسبی در شهرستان خود داشته اند و آمدن به تهران را نوعی پیشرفت، ترقی و به عبارتی ساده تر "با کلاس شدن"  تلقی کنند.

این حس ناشی از تغییر رفتاری می‌باشد که توسط رسانه ها شکل گرفته است. روانشناسان معتقدند  افرادی که به اصالت و هویت  خانوادگی و سنتی پایبند هستند، کمتربه حس خود کم بینی دچار می‌شوند. بر همین اساس افرادی که به فضای موجود در شهرستان خود راضی نبودند، برای رسیدن به آرمان شهر فرضی خود و رفاه بیشتر، به تهران آمدند تا بلکه به "سبک زندگی غربی" نزدیکتر شوند.

این افراد عموما برای آنکه در تهران به عنوان یک فردی شهرستانی شناخته نشوند، سعی دارند خود را شبیه دیگر افراد کنند و متاسفانه برای شبیه سازی یک شهروند تهرانی، طبقه مرفه و مدرن را معیار قرار می‌دهند. به همین منظور سعی میکنند تمامی رفتار های ظاهری از جمله پوشش، تا رفتارهای عملی مانند نوع حرف زدن و دیالوگ و حتی نوع فکر کردن را از این قشر بیاموزند.

با ریزبینی درمیابیم که اکثر افرادی که با ظاهری غیر متعارف و با پزروشنفکری در شهر تهران حاضر می‌شوند، همان شهرستانی های مهاجر هستند که به دنبال فرار از هویت خود سعی در شبیه سازی به یک شهروند به ظاهر متمدن را دارند.

ناگفته نماند که این مطلب صرفاً برای بخشی از شهرستانی های ساکن در تهران صادق است. بدیهی است که در همین تهران افرادی از شهرستان های مختلف هستند که بنا بر شرایط خاص به تهران امده اند وتوانسته اند در مقابل انبوه هجمه تبلیغات ضد فرهنگی، اصالت و هویت دینی و ملی خود را حفظ نمایند.

از طرفی دیگر در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری فارغ از اختلاف و هیاهوهای سیاسی، اصل ماجرا بر سر دو دیدگاه بود:

دیدگاه اول این اعتقاد را دارد که مسیر پیشرفت و توسعه تنها به واسطه تعامل با غرب صورت می‌گیرد.(اکثریت اصلاح طلب ها)

دیدگاه دوم هم معتقد است که مسیر پیشرفت و عدالت اجتماعی  تنها با ایستادگی و اقتصاد درون زا صورت می‌گیرد.(اکثریت اصول گرایان)

با توجه به این دو دیدگاه، مشخص است که افرادی که سعی در فراموش کردن هویت ایرانی و اسلامی دارند و تنها هدف زندگی خود را پیشرفت اقتصادی و دستیابی به امکانات رفاهی میدانند، در انتخابات به جریانی روی بیاورند که گفتمان سازش با غرب را انتخاب کرده است.

در نقطه مقابل اکثر افرادی که در تهران و در شهرستان ها به روحیه استکبار ستیزی تکیه دارند و اقتصاد درون زا را عامل پیشرفت و ترقی یک کشور می‌دانند به دیدگاه دوم روی می‌اورند.

البته باید توجه داشت که امپراتوری رسانه ای غربی و میلیارد ها دلاری که هزینه فعالیت رسانه ای برای تغییر در دستگاه محاسباتی مسئولین و مردم میشود، نقش بسزایی در جهت گیری افکار عمومی دارد.

برای نمونه می‌توان به شنبه بعد از انتخابات نگاه کرد که همه رسانه ها به جای پرداختن به حضور پر شور مردم و افزایش حضور مردم  در انتخابات، به پیروزی و شکست جناح خود و رقیب پرداختند، این رفتار یکی از تغییرات دستگاه محاسباتی هست که دشمن با شانتاژ رسانه های به راه انداخته است که بعضاً نیروی های ارزشی هم ناآگاهانه بازی می خورند.

در این میان رسانه های انقلابی وظیفه بسیار مهمی بر دوش دارند چرا که در این انتخابات و حوادث احتمالی پیش رو، این رسانه ها هستند که دستگاه محاسباتی مردم و مسئولین را تنظیم می کنند.

شاید اگر در کنار تمرکز بر حوزه سیاسی به حوزه فرهنگی فعالیت میکردیم...

شاید اگر به جای صدها سایت های خبری سیاسی، کمی هم به سایت های تخصصی فرهنگی روی می آوردیم...

شاید اگر از  یک دهه قبل در حوزه کودک و نوجوان قوی کار می‌کردیم...

شاید اگر با ابزارهای هنری بدون تعصب تاریخ استعمار در ایران را روشن به مردم نشان می دادیم...

شاید اگر همه احساس تکلیف می کردیم و عمار گونه در جنگ نرم می‌جنگیدیم

این روزها شاهد اتفاقات دیگری بودیم.

اینکه چگونه در مقابل این نفوذ و تهاجم فرهنگی اقتصادی و سیاسی مقابله کرد، مطلب بسیار مبسوطی است که در این مقاله نمی‌گنجد.

چرا و به چه کسانی رأی می‌دهم؟

| سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۴:۴۹ ب.ظ | ۰ نظر

برای شفای آقای هاشمی دعا کنید

| چهارشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۰۱ ق.ظ | ۰ نظر


برای شفای آقای هاشمی دعا کنید

شنیده ها حاکی از آن است که هاشمی رفسنجانی دچار بیماری آلزایمر از نوع حاد شده است. از همه هموطنان خواهشمندیم برای ایشان دعا کنند.

بر اساس رفتار،عملکرد و اظهار نظرهای چند ساله اخیر اقای هاشمی رفسنجانی به خوصوص صحبت های اخیر ایشان در فرودگاه امام خمینی(ره)، به یک بیماری خطرناک در بدن ایشان پی میبریم. این بیماری الزایمر نام دارد.

آلزایمریک نوع اختلال عملکرد مغزی است که بتدریج توانایی‌های ذهنی بیمار تحلیل می‌رود، بارزترین تظاهر زوال عقل اختلال حافظه‌است. یکی از مشکلات زوال عقل بروز توهم و هذیان است.

بر خی ازآثار بیماری آلزایمر را در ادامه میخوانیم:

اختلالات شناختی:‌

ضعف در حافظه و فراموش نمودن مطالب/اختلال در زبان ( بیان و یا درک کلمات)/اختلال‌ در تفکر(بروز هذیان، آسیب در تفکر انتزاعی و ..)/ ناتوانی در قضاوت و استدلال/اختلال در جهت‌یابی و وقوف به زمان و مکان/اختلال ‌در تصمیم‌گیری و حل‌ مسئله/اختلال در یادگیری مطالب جدید/ کاهش توجه و تمرکز/ اختلال ‌خواندن، نوشتن‌ و محاسبه

اختلالات خلقی/ روانی:

آشفتگی و بی‌ثباتی خلق و تحریک پذیری/ترس و اضطراب، افسردگی و یا دلمردگی/ از دست دادن لذتها وعلائق گذشته/ ضعیف تدریجی عواطف/شکاکی،سوءظن،  بدبینی‌ و بی‌اعتمادی/بی خوابی و آشفتگی خواب/خندیدن و گریستن یکباره ‌و بی‌دلیل

اختلالات رفتاری :‌

رفتار آشفته ‌و غیر قابل پیش بینی/بی‌قراری ‌و پرسه‌زدن بی‌هدف و یا بی‌حرکت یکجا نشستن/سرگردانی و خارج شدن از منزل و گم شدن/پرخاشگری و رفتار تهاجمی، لجبازی و مخالفت ورزی / وابستگی شدید به مراقب ( او چون سایه شما میگردد) /غروب زدگی (افزایش بیقراری در هنگام غروب)/ بروز رفتارهای وسواس گونه /تکرار یک رفتار یا بیان یک عبارت به صورت مکرر/برداشتن وسایل دیگران، اختلال در رفتارهای جنسی/تغییر تدریجی  شخصیت  بیمار/مخفی و انبار نمودن وسایل یا خوراکی ها /کاهش ‌تعادل‌ فیزیکی و مهارت‌های‌ حرکتی ‌و هماهنگی میان آنها در راه ‌رفتن، غذاخوردن، لباس‌ پوشیدن استحمام/بروز رفتارهای بازداری نشده و ناپسند

 

برای اثبات بیماری هاشمی رفسنجانی سخنان اخیر ایشان را مرور میکنیم:

رفسنجانی در اظهار نظری بسیار عجیبی گفت:" عده‌ای صلاحیت شخصیتی که اشبه جدش امام خمینی است را قبول نمی‌کنند، باید از آنها پرسید پس شماها خودتان صلاحیت خودتان را از کجا آورده‌اید؟ چه کسی به شما صلاحیت داده است، چه کسی به شما اجازه قضاوت داده است، چه کسی به شما اختیارات، اسلحه، تریبون، تریبون نماز جمعه و صدا و سیما داده است؟ اگر امام نبود، اگر آن نهضت نبود، اگر آن اراده مردمی نبود شماها هم نبودید؛ به بیت امام بد کردید و زمانی که باید در این دوران به بیت امام تبریک می‌گفتید تبریک بدی گفتید خداوند از سر تقصیرتان بگذرد و باید عذرخواهی کنید"

برای نمونه ایشان میگوید چه کسی به شما اختیارات اسلحه داده است، دقت کنید:(اسلحه)؛ احتمالا ایشان فراموش کرده که در حال حاظر طبق قانون تنها نیروی های مسلح و نیروهای حفاظتی می‌توانند از اسلحه استفاده کنند. رد صلاحیت حسن خمینی چه ربطی به اسلحه دارد!( ناتوانی در قضاوت و استدلال)

در ادامه میگویند چه کسی اختیارات تریبون نمازجمعه و صدا و سیما را به شما داده است:باز هم ایشان بر اثر این بیماری فراموش کرده اند که انتخاب ائمه جمعه و رئیس صدا و سیما طبق قانون توسط ولی فقیه انجام میگیرد، و باز هم ربطی به شورای نگهبان و صلاحیت حسن خمینی  ندارد.( ضعف در حافظه و فراموش نمودن مطالب/ پرخاشگری و رفتار تهاجمی، لجبازی و مخالفت ورزی)

همانطور که میدانیم یکی از اختلالات بیماری الزایمر ناتوانی در قضاوت و استدلال است . شاید بر همین اساس ایشان میگویند که چون سید حسن خمینی نوه امام است پس حتما صلاحیت کاندیدا برای مجلس خبرگان را دارد، که اگر اینگونه بود یکی از شروط خبرگان را آقا زاده بودن تعریف میکردن نه تخصص!

رفسنجانی نه تنها حافظه کوتاه مدت بلکه حافظه بلند مدت خود را نیز از دست داده است. او حتی سخنان  امام راحل را هم فراموش کردند که فرمودند:"چنانچه مشاهده می‏شود پس ازانتخابات مرحلۀ اول از دوره دوم مجلس شورای اسلامی، افرادی که نظریۀ شورای محترم نگهبان در ابطال یا تأیید بعضی حوزه‏ها موافق میل‏شان نبوده است دست به شایعه افکنی‏زده و اعضای محترم شورای نگهبان ـ ایدهم اللّه‏ تعالی ـ را که حافظ مصالح اسلام و مسلمین هستند، تضعیف و یا خدای ناکرده توهین می‏نمایند و به پخش اعلامیه و خطابه در مطبوعات و محافل دست زده‏اند غافل از آنکه پیامد چنین اعمال و جوسازی‏ها آن هم در دورۀ دوم مجلس و نگذشتن سالی چند از انقلاب چه خواهد بود. امید است چنین اعمال، بی‏توجه به نتایج ناروا و اسف‏بار آن باشد.

من به این آقایان هشدار می‏دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است. همیشه انحرافات به تدریج در یک رژیم وارد می‏شود و در آخر، رژیمی را ساقط می‏نماید. لازم است همه به طور اکید به مصالح اسلام و مسلمین توجه کنیم و به قوانین، هر چند مخالف نظر و سلیقۀ شخصی‏مان باشد احترام بگذاریم و به این جمهوری نوپا که مورد هجوم قدرت‏ها و ابرقدرت‏هاست وفادار باشیم." صحیفه جلد 18  /سه شنبه 25 اردیبهشت 1363

درمان این بیماری قطعی نیست اما برای معالجه، مراجعه به پزشک متخصص مغز و اعصاب (نورولوژیست) جهت دریافت درمان دارویی و روانپزشک (اعصاب و روان) جهت کنترل اختلالات رفتاری توصیه می گردد. به علاوه می توان در کنار درمان دارویی از درمانهای تکمیلی و روش های غیردارویی همچون روان درمانی، گفتاردرمانی، کاردرمانی، هنر درمانی (به ویژه موسیقی، نقاشی)، ماساژدرمانی، رایحه درمانی(عطر اسطوقدوس، پوست لیمو) هومیوپاتی(درمان با داروهای گیاهی)و  یا اکسیژن درمانی استفاده نمود.

هر چند برخی معتقدند تغییرات و اظهارات هاشمی رفسنجانی ناشی از دنیا دوستی و فرزندپرستی است، اما با توجه به علائم محرزی که در رفتار ایشان مشاهده می‌شود، پزشکان به طور قطع بیماری آلزایمر ایشان را قطعی میدانند.

 در هر صورت امکان بروز حرف های عجیب تر را باید از آقای هاشمی رفسنجانی داشته باشیم. باید برای ایشان دعا کنید. به امید شفای همه مریضان

امین تقوی پور

شیخ زکزاکی یا عکس لو رفته فلان بازیگر!!؟

| چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۳۴ ب.ظ | ۰ نظر

شیخ زکزاکی یا عکس لو رفته فلان بازیگر!!؟


مسیحی بود،در بیمارستان احتایج به خون داشت اما بیمارستان شهر با کمبود خون روبرو شده بود. تا اینکه چند روز بعد روز عاشورا چند بسته خون رسید. پرس جو که کرد فهمید که شیعیان شهر در روز عاشورا خون های خود را به بیمارستان ها اهدا میکنند.خیلی خوشحال شده بود.حس خوبی به اسلام پیدا کرده بود.به دنبال این دین رفت و در نهایت شیعه شد.

وقتی استکبار جهانی چشمش را باز کرد دید که در دو دهه اخیر  جمعیت شیعیان نیجریه از چند هزار نفر به بالای بیست میلیون نفر رسید. برای همین همه تجهیزاتش را جمع کرد و با تقویت گروه های تروریسیتی به سرکوب انها پرداخت.

شیعیان مظلومی که همین چند روز پیش تعداد زیادی از آنها به خاک خون کشیده شدند و رهبر شجاع و پرتلاششان شیخ زکزاکی را به شدت زخمی و به نقطه ای نامعلوم بردند تا شاید بتوانند از افزایش شیعیان جلوگیری کنند.

شیخ زکزاکی همان فردی است که چند سال پیش خدمت امام خامنه ای میرسد و دین شیعه را انتخاب میکند. همکنون شیخ زکزاکی را همانند یک خمینی در قاره افریقا میشناسند و به او ارادت دارند.

رسانه های دنیا هم در سکوتی مرگبار خطر انقراض فلان حشره و عکس های لو رفته فلان بازیگر را مهمتر از کشتار بی رحمانه شیعیان نیجریه دانستند و خبری از این اتفاق را مخابره نکردند.

تاریخ در حال تکرار است و یزدیان، به ظاهر سپاه حسین(ع) را هدف قرار دادند غافل از اینکه درخت این اسلامگرایی به وسیله خون های ریخته شده و به برکت انقلاب شکوهمند ایران اسلامی روز به روز تنومند تر خواهد شد.

 

الهم عجل لولیک الفرج


عملیاتی برای جلوگری از موج اسلام گرایی در فرانسه



انفجار های اخیری که تسط گروه های تروریستی داعش در فرانسه رخ داد حاوی چند نکته مهم بود:


1-      جلوگیری از اسلامگرایی در اروپا: طبق امار کشور فرانسه با 8 میلیون مسلمان نسبت به جمعیت کشور خود بیشترین امار مسلمان را در کشورهای اروپایی دارد به طوری که  مسلمانان فرانسه نرخ رشد جمعیت بالاتری نسبت به غیرمسلمانان دارند و تعداد آنها در حال افزایش است.

با توجه به این رشد چشمگیر طبیعی است که باید اقداماتی در مقابل این رشد صورت بگیرد. که انفجارهای اخیر پاریس بدون شک یکی از برنامه های از قبل برنامه ریزی شده در این رابطه بود. با این اقدامات رسانههای فرانسه با برچسب زنی داعش به عنوان یک گروه تروریستی اسلام گرا سعی در اختلاف بین مردم مسلمان و مسیحی فرانسه دارد.هر چند این اقدامات نه تنها در فرانسه بلکه در کل اروپا این بازتاب ها را خواهد داشت.

 از طرفی دیگر کشور فرانسه بارها از مهاجرین سوری به فرانسه و اروپا گلایه کرده بود چرا که کارشناسان یکی از علت های رشد اسلامگرایی در اروپا را همین مهاجران مسلمان عنوان کرده بودند.که با این اقدام راسانه های فرانسه سعی دارند طوری القا کنند که اگر مسلمانی را در خیابان یا مهمانی ها دیدید احتمال یک حمله تروریسیتی را داشته باشید.

3-       سوژه ای برای اخبار،مستند،فیلمسازی، و بازی های رایانه ای: اگر دقت کرده باشیم بعد از واقعه یازده سپتامبر فیلم های سینمایی بسیاری در این رابطه تولید شد تا چهره خشنی از اسلام را به نمایش بگذارند و به این بهانه حملات و دخالت های خود در کشورهای اسلامی را توجیه نمانید. بدون شک در اینده نه چندان دور شاهد بهره برداری هالیوود بالیوود و کمپانی های فیلم سازی از این اتفاق خواهیم بود.

4-       تغییر تاکتیک برای جلوگریری از اخبار شکست داعش: اخبار حاکی ازان است که داعش و گروه های تکفیری در ماه گذشته شکست های پی در پی در عراق و به خصوص سوریه داشتند.اخبار این شکست های پی در پی که با حمایت نیروی های مردمی و کمکم های جمهوری اسلامی ایران همراه است، عواقب بدی برای افکار عمومی و جریان صهیونیستی داشت، به همین منظور انفجار های پاریس را رقم زدند تا ضمن قوت بخشیدن به نیروی داعش و خطرناک نشان دادن مسلمانان بهانه ای دوباره برای حمله و اعزام نیرویهای نظامی از غرب و اروپا به کشورهای اسلامی داشته باشند.


پی نوشت:

جالب است بدانیم که رهبر اتقلاب پیش بینی حوادث ناگوار در کشورهای غربی را در 12 خرداد 93 گوشزد کرده بودند:

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 12 خرداد 1393 در دیدار شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح امیر کویت و هیأت همراه با اشاره به خطر گروههای تکفیری در منطقه، تأکید کردند: متأسفانه برخی کشورهای منطقه متوجه خطری که گروههای تکفیری، در آینده، برای خود آنها ایجاد خواهد کرد نیستند و همچنان در حال حمایت از این گروهها هستند.

عکس/ماشین نویسی سیاسی در تهران

| يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۰۹ ب.ظ | ۱ نظر

عکس/ماشین نویسی سیاسی در تهران


مرگ بر امریکا


وقتی یک ماشین هم میتواند در اتقال ارزش ها سهیم باشد


حسینی هستیم یا یزیدی؟

| دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۳ ق.ظ | ۳ نظر

حسینی هستیم یا یزیدی؟


اگر میخواهی کوفی نباشی


گفتم: سرت رو بنداز پایین زندگیتو بکن

به هیچ چیز و هیچ کس هم فکر نکن،ما بی طرفیم، کار به کسی نداریم...


گفت:زیارت عاشورا را خوانده ای...

دو دسته جمله دارد یا سلام یا لعن؛جامعه هم دو دسته دارد...

مورد سلام اهل بیت(ع) و مورد لعنشان،

عاقبت هم دو دسته میشوند، بهشت و جهنم ، وسط ندارد.


گفتم: حتی بی طرف ها؟؟؟؟


گفت در زیارت عاشورا جوابت هست...

( و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله)

امام صادق(ع) ان بی طرف ها را هم لعن کرده...

البته زیاد هم بی طرف نبودند...هر که در لشگر حسین(ع) نباشد

در محفل شراب باشد یا نماز...یزیدی است.


گفتم زمانه عوض شده ، فرق کرده...


گفت:باز زیارت عاشورا جوابت را داده،

(و اخر تابع له علی ذلک)

تا اخرالزمان هر کسی مثل این ها باشد لعن شده..

قرار نیست که فامیلیش یزیدی باشد.


گفتم با این حساب کل یوم عاشورا یعنی چه؟


گفت: یعنی حسین زمان و شمر امروزت را بشناسی.

در هیئتی که بوی استکبار ستیزی، نباشد ابن زیاد هم در ان هیئت سینه میزند.


گفتم حسین زمان که در غیبت است؟


گفت:اگر میخواهیم کوفی نباشی باید بدانیم تا حسین نیامده، مسلم ولی امر است.

ببین چقدر گوش به فرمان ولی فقیه هستی...

 

ایده برای ماه هیئت ها و ایستگاه های صلواتی،سری دوم

بیرق و سیاهی ها در کنار بنرهای استکبار ستیزی


چند سالی است که فضای محرم با سالهای گذشته تفاوت زیادی کرده است. گویی برخی ها می خواهند چهره یزید زمان را بزک نمایند و کاری کنند که این ملت شهید پرور دستش را به دست خون آلود یزید زمان دهد و به اسم مذاکره ابروی اسلام را معامله کنند.

به همین منظور چه خوب است که در کنار پوسترهای و سیاهی های عزاداری سید الشهدا پوسترهای زیر را در بنر و یا پوستر چاپ نمائیم تا با صدای بلند فریاد "هیهات من ذله" را براوریم.

اگر میگویم کل یوم عاشورا پس امروز هم عاشورا در حال تکرار است و باید با تمام توان با یزید زمان یعنی شیطان بزرگ"امریکا" بجنگیم.

بسم الله...








بر شمر زمان لعنت بر یزید زمان لعنت


شهید مطهری: شمر زمانه ات را بشناس
http://bayanbox.ir/id/7782945114255999864?view
اوباما و شمر

  • لینک فایل قابل چاپ
    «»
    طراح:محمودبازدار / با تشکر از موسسه خدمات مشاوره ای و جوانان آستان قدس

  • شعار مرگ بر امریکا رمی جمرات شیاطین امروز است
  • لینک فایل قابل چاپ
    «شعار مرگ بر امریکا رمی جمرات شیاطین امروز است»
    طراح:محمودبازدار


  • مکرر گوشزد نموده ام که رابطه ما با امثال امریکا رابطه ملت مظلم با جهانخواران است
  • لینک فایل قابل چاپ
    «مکرر گوشزد نموده ام که رابطه ما با امثال امریکا رابطه ملت مظلم با جهانخواران است»
    طراح:امیر خالقی

  • آناتومی شیطان
  • لینک فایل قابل چاپ
    «آناتومی شیطان»
    طراح:علیرضا تقوایی


  • من تو را می خواهم
  • لینک فایل قابل چاپ
    «من تو را می خواهم»
    طراح:پوریا رودبارانی

  • غیر قابل اعتماد ترین دولت
  • لینک فایل قابل چاپ
    «غیر قابل اعتماد ترین دولت»
    طراح:حمید فخار


  • امریکا دچار ضعف شده.هم ضعف اقتصادی و مالی، هم ضعف سیاسی،این یک واقعیت است.
  • لینک فایل قابل چاپ
    «امریکا دچار ضعف شده.هم ضعف اقتصادی و مالی، هم ضعف سیاسی،این یک واقعیت است.»
    طراح:محمدحسن صلواتی

  • رمی جمرات
  • لینک فایل قابل چاپ
    «رمی جمرات»
    طراح:محمود رازقی


  • مرگ بر امریکا امتیاز داره!
  • لینک فایل قابل چاپ
    «مرگ بر امریکا امتیاز داره!»
    طراح:حسین صمدزاده

  • خط پرواز مستقیم ایران - امریکا
  • لینک فایل قابل چاپ
    «خط پرواز مستقیم ایران - امریکا»
    طراح:حمید فخار


  • امن و امان جهان یکسره برهم زده
  • لینک فایل قابل چاپ
    «امن و امان جهان یکسره برهم زده»
    طراح:حامد محمدیان

  • جوان های ما سی سال از تاریخ تقویم جلوتر بودند
  • لینک فایل قابل چاپ
    «جوان های ما سی سال از تاریخ تقویم جلوتر بودند»
    طراح:سهیل صادقی


  • چند قربانی دیگر می گیرد چنگال های مدال صلح تو
  • لینک فایل قابل چاپ
    «چند قربانی دیگر می گیرد چنگال های مدال صلح تو»
    طراح:مرجانه رنجبر



    عکس کسانی که با شیطان بزرگ دست دادند

    | يكشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۴ ق.ظ | ۰ نظر
    عکس کسانی که با شیطان بزرگ دست دادند



    کارتر رئیس جمهور امریکا با  محمد رضا شاه ملعون



    اوباما رئیس جمهور امریکا با ملک عبدالله پادشاه عربستان

    اوباما رئیس جمهور امریکا با شیمون پرز نخست وزیر اسرائیل



    اوباما رویس جمهور امریکا با قذافی پادشاه لیبی


    اوباما رئیس جمهور آمریکا و دیوید کامرون رئیس جمهور انگلیس


    اوباما رئیس جمهور امریکا با اردوغان،رئیس جمهور ترکیه





    اوباما رئیس جمهور امریکا با یک خر ساده لوح...


    سخنان کمتر شنیده شده امام خمینی(ره) در رابطه با انگلیس

    امام خمینی

    بعد از مذاکرات هسته ای متاسفانه در ذهن برخی از مسئولین مفهوم استکبار ستیزی کمرنگ شده است، تا جایی که برخی در رسانه هایشان به شعار مقدس" مرگ بر امریکا ، مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل" حمله می‌کنند.

    از طرفی دیگر بازگشایی سفارت انگلیس و مجوز فعالیت شبکه بی بی سی باعث شد که افرادی بر این باور برسند که سیاست نظام بر تعامل با غرب است.

    در حالی که فارق از عملکرد دولت یازدهم، با نگاهی به سخنان امام خمینی(ره) و امام خامنه ای درمیابیم که روحیه استکبار ستیزی، اصلی مهم در شکل گیری انقلاب اسلامی و تداوم ان است و به هیچ عنوان این روحیه نباید تضعیف بشود.

    از آنجائیکه رهبر معظم انقلاب در سخنرانی چهارده خرداد امسال به مسئله تحریف امام هشدار دادند، و در سخنرانی اخیرشان با دولتمردان یازدهم  با بیان صریحشان، خطر نفوذ دشمن را یاد اور شدند و فرمودند:"به نظر من کاری که علی‌العجاله باید کرد این است که در اتّخاذ مواضع انقلابی، باید صراحت داشت؛ یعنی رودربایستی نکنیم. مواضع انقلابی را، مبانی امام بزرگوار را صریح بیان کنیم، خجالت نکشیم، رودربایستی نکنیم، ترس نداشته باشیم و بدانیم که «وَ للهِ‌ جُنودُ السَّمٰواتِ وَ الاَرضِ وَ کانَ اللهُ عَزیزًا حَکیمًا».(۴) همه‌ی امکانات عالم و سنن عالم، جنود الهی هستند، میتوان آن جنود الهی را پشت سرِ خود قرار داد و به کمک خود کشاند با توکّل به خدا، با پیمودن راه خدا."

    باید گفت این روزها دولت یازدهم هر چند کمرنگ در مقابل با شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل واکنش نشان دهده است، اما در مقابل با شعار مرگ بر انگلیس سکوت پیشه کرده است، گویی میخواهدند ملت خیانت های انگلستان را در کشور به فراموشی بسپارد و با رویکردی جدید تعاملات بیشتری با این کشور داشته باشد.

     از همین رو  تصمیم گرفتیم سخنان امام خمینی(ره) در رابطه با انگلیس را از صحیفه امام استخراج کرده  تا مبادا در آینده عده ای بخواهند شخصیت و گفتمان امام راحل را تحریف نمایند

    برای دیدن سخنان امام خمینی(ره)ادامه مطلب مراجعه نمائید..

    بحث داغ سیاسی در دبیرستان دخترانه/ داستان

    | دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۴:۰۸ ب.ظ | ۱۱ نظر

     

    بحث داغ سیاسی در دبیرستان دخترانه

    معلم ریاضی امروز نیامده است و دانش آموزان سر کلاس مشغول صحبت با یکدیگر شده اند.

    نازنین به دوستش گفت: دیشب ماهواره داشت میگفت ایران کلی بدبختی داره، راست میگه واقعا چرا انقدر بدبختیم؟

    الهام میز جلویی نازنین بود سرش رو برگردوند وگفت: کدوم بدبختی؟

    نازنین: این همه فقیر داریم؛ این همه کشورهای دنیا پیشرفت کردن اون وقت ما هنوز عقب موندیم. ای کاش همون زمان شاه بود.

    الهام: نازنبن خانم میشه بگی  زمان شاه چرا خوب بوده که ازش تعریف میکنی؟

    نازنین: نمیدونم همه میگن گرونی و بدبختی نداشتیم.

    الهام: منظورت از همه چه کسایی هستش؟

    نازنین: گیر دادیا تو ماهواره میگه. داییم هم همیشه میگه

    الهام: ای کاش یکم از قدیمیا سوال میکردی و یا کتاب می‌خوندی بعدش اظهار نظر میکردی.

    نازنین: تو که ادعا داری  بگو چه پیشرفتی کردیم

    الهام: من ادعایی ندارم ولی هم از پدرم شنیدم هم تو اخبار دنبال کردم. خدا رو شکر ایران تو این سی سال از لحاظ علمی پزشکی حتی ورزشی خیلی پیشرفت داشته این حرف من نیست تمام مراکز معتبر بین المللی میگن که ایران جز 10 کشور برتر علمی جهانه و از لحاظ جهش علمی رتبه اول رو داره تو دنیا.فناوری نانو،سلول های بنیادی، انرژی هسته ای و....بازم بگم

    نازنین: خوب حالا! این ها که تو زندگی ما اثری نداره، به من چه که تو پزشکی پیشرفت کردیم چی به ما میرسه؟

    الهام: از بابات بپرس اون قدیما وقتی یکی بیماری قلبی یا کلیوی یا سرطان یا حتی مشکل چشم پیدا میکردن باید کلی پول خرج میکردن میرفتن خارج از کشور و برای همین خیلی از بیمارها میمردند. اما الان بهترین دکترها رو تو ایران داریم حتی از خیلی کشورها واسه درمان میان ایران.اسم این پیشرفت نیست؟به زندگی هممون هم ارتباط داره.

    یا اینکه خیلی از شهرها و روستاهای دور افتاده نه آب داشتن، نه برق، نه گاز، نه بیمارستان، نه مدرسه، نه مسجد و نه ورزشگاه، اما الان خدا روشکر هیچ روستایی نیست که برق نداشته باشه و همه روستاها این امکانات رو دارن.

    زهرا که تا حالا فقط داشت به حرف های نازنین و الهام  گوش می‌داد وارد صحبت شد و گفت: الهام راست میگه، بابام میگفت اوایل انقلاب ما محصولی نداشتیم که تولید ایران باشه حتی تو جنگ ایران و عراق  سیم خاردارهم نداشتیم و باید از کشورهای دیگه میگرفتیم،اما الان تو بحث نظامی موشک هایی داریم که قاره‌پیما هستن ،زیردریایی، ناو شکن حتی هواپیما تولید کشور خودمون هم داریم. اگر این پیشرفت های نظامی رو انجام نداده بودیم حتما تا الان آمریکا مثل افغانستان و عراق بهمون حمله کرده بود و ما داشتیم نوکری اون ها رو میکردیم.

    کلاس در سکوتی فرو رفته بود تمام دانش آموزان کلاس داشتند به بحث گوش میکردند و هرکسی دوست داشت نظرشو بگه

    سپیده که پدرش تو بازار کار میکنه گفت: بابام میگه درسته گرونی شده، اما خیلی از گرونی ها به خودمون برمیگرده. میگفت 20 سال پیش اصلا ایران رو تو تجارت و واردات و صادرات حساب نمیکردن اما الان ایران تو خیلی از کشورها بازار داره و محصولاتشو میفروشه.

    نازنین که دقایقی سکوت کرده بود  گفت: خوبه خودت داری میگی گرونی شده علتش چیه؟همین بدبختی ها باعث شده که همین مغازه سر کوچه شارژ 2 هزار تومانی رو 2200 بفروشه؟

    زهرا گفت: یک سوال ازت دارم. اگه یه روز بری دکتر و اون دکتر قلابی باشه و داروی تاریخ گذشته  بهت بده چی کار میکنی؟

    نازنین: مشخصه دیگه اون دکتر رو انتخاب نمی‌کنم؟

    زهرا: درسته ولی هیچ موقع به خاطر این یک دکتر به جامعه پزشکی بدبین نمیشی.و اگه باز هم مریض شدی باز هم میری دکتر، ولی نمیدونم چرا وقتی مدیر یک شرکت یا یک مغازه دار جنسشو گرون بفروشه همه میگن میسئولین مقصرن؟!

    زهرا ادامه داد: مسئولین چه کسانی هستند؟ کسانی که تو بازار هستند چه کسانی هستند؟ همه اونها آدم هایی هستند مثل پدر من، دایی من، عموی من و... از کره مریخ که نیومدن.این ها  اگر نامردی کنن و جنس رو گرون بفروشن چه ربطی به مسئولین بالا دستی داره؟

    نازنین: حرفتون درست ولی چرا چند سال پیش جنس ها انقدر گرون نبود؟

    زهرا: درسته یکسری علت ها به خاطر بی تدربیری مسئولینه ولی ما الان خیلی بیشتر از قبل دشمن داریم.

    نازنین: الکی هی نگید، دشمن کدوم دشمن؟

    الهام وارد بحث شد و گفت: میشه بگی کی دانشمند های هسته ای رو ترور کرد؟ چه کسانی تو ایران بمب گذاری میکنن؟ چه کسانی تو جنگ ایران و عراق به صدام کمک کردن؟ چه کسانی دوست ندارن ما انرزی هسته ای داشته باشیم؟چه کسانی ما رو حتی داروهای خاص تحریم کردن؟این های دشمن مردمن نه نظام.

    زهرا گفت: آن هایی که الهام میگه همه درسته از طرفی دیگه داداشم برای پایان نامش موضوع "تاثیررسانه" رو انتخاب کرده بود بعد از تحقیق میگفت: فکر میکنی 200 شبکه ماهواره‌ای چی بهشون میرسه که برنامه فارسی برای ما دارن پخش می‌کنن؟ و 24 ساعت دارن ضد ایران برنامه میسازن؟

    نازنین: بیکارن دیگه! حتما دلشون برامون می‌سورزه!

    زهرا: واسه چی دلشون برامون بسوزه؟ ما که همش داریم میگیم مرگ بر آمریکا؟ اصلا چرا به زبون هندی یا آفریقایی اینقدر برنامه نمیسازن؟ اون ها هم آدمن دیگه! میدونستی بعضی کانال‌های ماهواره یا و سایت‌های غیر اخلاقی در ایران رایگان ارائه میشه؟ اما تو کشورهای دیگه باید بابتش پول پرداخت کنن؟

    نازنین: جدی میگی؟!نمی‌دونستم.

    زهرا: برای همینه که میخوان من و تو رو از خدا و پیغمبر دور کنن چون فقط همینه که ما رو تا الان حفظ کرده.

    زهرا: الان کشور ایران مثل یک قطاری هست که داره با سرعت بالا حرکت میکنه برای همین  هست که ‌خیلی‌ها   دارن بهش سنگ میزنن .هیچ موقع به قطاری که حرکت نمیکنه سنگ نمیزنن.

    نازنین: حالا ما باید چیکار کنیم زهرا: باید حواسمون باید بدون دلیل منطقی هیچ کاری رو انجام ندیم. الان اصلی ترین هدف همین شکبه های ماهواره ای ایجاد سبک زندگی غربیه 

    نازنین: سبک زندگی غربی یعنی چی؟

    زهرا: یعنی رفتارمون با خانواده، نوع لباسمون، نوع حرف زدنمون، نوع فکرمو،ن حتی نوع معماریمون ایرانی اسلامی نباشه بلکه یک کپی برداری از غرب باشه.

    صدای زنگ تفریح می‌ آید. همه بچه های از کلاس خارج می‌شوند.

    در راهروی مدرسه الهام و زهرانزدیک نازنین میشن، و میگن: ما داریم میریم بوفه تو هم بیا امروز مهمون ما. .نباید به خاطر این صحبت ها بینمون اختلاف بیوفته.

    نازنین هم لبخندی میزنه و میگه راستش تا حالا یه فکر دیگه ای در مورد شما میکردم شاید تقصیر منه که زیاد ماهواره نگاه میکنم و بدون تحقیق حرفی رو قبول میکنم.

    -------------------------------------------------------------------------------

    این متن را برای ویژه نامه آموزش و پرورش به نگارش در آوردم.

    رسانه های غربی چگونه دروغ میگویند؟

    | دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۱۳ ب.ظ | ۱۹ نظر

    رسانه های غربی چگونه دروغ میگویند؟

     

    اپیزود اول:

    مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف آنها میدود و با سگ درگیر میشود . سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد.

    فردا در روزنامه ها می نویسند :
    یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد
    اما آن مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم

    پس روزنامه های صبح می نویسند:
    آمریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد .
    آن مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم

    از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی
    من اهل کشور مصر و مسلمان هستم

    فردای آن روز روزنامه ها این طور می نویسند :
    یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!

     

    اپیزود دوم:

    یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!

    ندا آقا سلطان به دست مزدوران رژیم کشته شد!

    بشار اسد مردم کشور خودش را به قتل میرساند!

    غرب به دنبال گرفتن حقوق مردم سوریه وارد میدان شده است!

    ایران یک کشور تروریست است!

    حقوق زنان در ایران رعایت نمیشود!

    دانشجویان دختر مسلمان در غرب حق درس خواندن ندارند!

    آزادی بیان در ایران وجود ندارد!

    مردم ایران از حکومت رضایت ندارند!

    مردم افغانستان و عراق تروریستند!

    مردم مینمار باید کشته شوند!

     اسرائیل مدافع حقوق بشر است!

    مردم فلسطین باید از سرزمینشان بیرون روند!

    گرانی های اخیردر ایران به دست سران حکومت در ایران رخ میدهد!

    این قصه ادامه دارد......

    ...........

    اگر می‌خواهید خدای نکرده خبر دروغی را باور نکنید و هنگام شنیدن خبری دچار سردرگمی نشودید حتماً برای آشنایی با تاکتیک‌های عملیات روانی دشمن به ادامه مطلب مراجعه نمائید

     

    فیلم حمله وحشیانه پلیس به دختر دبیرستانی

    | دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۱۲ ب.ظ | ۰ نظر

    اگر این اتفاق در ایران بود!

    فیلم حمله وحشیانه پلیس به دختر دبیرستانی

     

    کشنا ویلسون در تاریخ 29 دسامبر، بعد از تعطیل شدن از مدرسه در حال رفتن به خانه بود که ناگهان پلیس آمریکا به او حمله می کند و از او می خواهد که تسلیم شود؛ با اینکه این دختر 14 ساله دستان خود را به نشانه تسلیم بالا برده بود، پلیس شهر آلنتون ایالت فیلادلفیا آمریکا با شوک الکتیریکی این دختر را نقش بر زمین می کند.

    کشنا ویلسون در شهر آلنتون ایالت فیلادلفیا زندگی می کند که در تاریخ 29 دسامبر بعد از تعطیلی مدرسه با دوستان خود در خیابان در حال پیاده روی بود که افسر پلیس وی را متوقف کرد.

    حالا فرض کنید مشابه همین اتفاق در ایران اتفاق افتاده بود. آن وقت بود که این کلیپ در اکثر شبکه های اجتماعی فضای مجازی، سایت های خبری، شبکه های موبایلی و  ماهواره ای دست به دست می شد و همه فریاد می زدند که چرا امنیت در ایران نیست؟! چرا حقوق بشر در ایران رعایت نمیشود؟! چرا دموکراسی وجود ندارد؟! و...

    اما این اتفاقات غیر انسانی وقتی در غرب رخ می دهد اکثر رسانه ها و مردم در سکوتی محض فرو میروند که این سکوت عجیب دو احتمال دارد:

    1- این اتفاقات در غرب طبیعی است و آنقدر زیاد است که دیگر تعجب برانگیز نیست.

    2- سانسور شدید رسانه های باعث می شود که خیلی ها نتوانند از این اخبار آگاه شوند و برعکس، کافی است در ایران بزغاله ای در چاه بیفتد! آن وقت است که تمام دوربین های دنیا فریاد "نقض حقوق بشر در ایران" را سر میدهند و عده ای جاهل در ایران به اسم روشنفکری همین حرف ها را بازگو می کنند!

    باز هم خواهش میکنم یکبار دیگه به این کلیپ نگاه کنید و فکر کنید اگر این اتفاق در ایران بود چقدر هیاهو می شد.

    همانند قضیه ندا آقا سلطان و یا اسید پاشی اصفهان که رفتار رسانه ها طوری القا می کرد که گویی تنها در ایران است که اسید پاشی رخ می دهد، در حالی که به گزارش اشپیگل تنها در طول سال 2011 تا 2012،  105 قربانی اسید پاشی در انگلستان وجود داشت در حالی که هیچ کس صدایشان را نشنید!

    البته در دنیای غرب اتفاقات تلخ بسیاری رخ میدهد همانند شهید شدن مروه شروینی زن مسلمانی که به خاطر حجابش محاکمه شده بود در حین برگزاری جلسه دادگاه تجدید نظر در یک دادگاه درجه دو در شهر درسدن، فرد متهم  آلمانی در جلوی چشمان قاضی و سایر حاضرین به شربینی حمله کرده و با ضربات چاقو وی را که سه ماهه باردار بوده از پا در آورد و در حین ضربات، شوهر مروه برای نجات همسرش به طرف او شتافت که توسط پلیس آلمان مورد تیراندازی قرار گرفت.

     خدا را شکر میکنم که کشور جمهوری اسلامی ایران آنقدر امنیت و اقتدار دارد که وقتی یک مورد اسید پاشی هم رخ میدهد اکثر ارگان ها، دستگاه ها و رسانه ها دست به دست هم میدهند تا این قضیه دیگر اتفاق نیفتد.همانند لباس سفیدی که حتی یک لک سیاه هم در آن دیده میشود و به سرعت باید بر طرف شود.

    ------------

    کلیپی دیگر از حمله وحشیانه پلیس به زن باردار را در اینجا ببینید

    سؤالات لو رفته کنکور سال 95/ طنز

    | دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۰۵ ب.ظ | ۰ نظر

    سؤالات لو رفته کنکور سال 95/ طنز

     

    در ذیل این مقدمه! نمونه ای از سؤالات لو رفته کنکور داوطلبین ادامه ی تحصیل در رشته علوم سیاست زدگی را برای بهره برداری کامل در دسترس داوطلبان می گذارد.

    صفحه فیس بوک کدام مسئول بیشترین لایک را دارد؟

    الف- وزیر محترم فیلتنرینگ

    ب- مسئولان ایرانی و فیس بوک؟! وامصیبتا

    ج- این سوال قصد تخریب شبکه های اجتماعی را دارد

    د- هر کسی عکس های +18 بزاره!

    شبکه های موبایلی وایبر، لاین و ..به رغم خطراتشان هنوز هم در ایران باز هستند، این یعنی چه؟

    الف- علاقه وافر مسئولین به حضور در این شبکه ها تشکیل جلسات دور کاری و در نتیجه صرفه جویی در بیت المال

    ب- زحمات طاقت فرسای بچه های بالا

    ج- کی گفته خطر داره؟ سوال جهت گیرانه طرح شده است

    د- تازه کجاشو دیدی!

    علت تلاش دلتمردان یازدهم برای مذاکره با آمریکا به رغم افزایش تحریم ها حتی بعد از توافق مذاکرات چیست؟

    الف- توجه جدی به اقتصاد مقاومتی

    ب- آمریکا ما رو خیلی دوست داره، منتها ما تا حالا باهاشون بد صحبت کرده بودیم

    ج- نوشته شدن اسم دولتمردان در تاریخ!

    د- زنده نگه داشتن یاد گذشتگان سیاسی

    تیتر تعدادی از روزنامه ها و سایت های خبری دقیقا تیتر رسانه های غربی است علت این اتفاق چیست؟

    الف- کم بودن خبرنگار در رسانه ها و اداره آن توسط آبدارچی به منظور کوچک سازی و اصلاح الگوی مصرف

    ب- از کار خوب باید تقلید کرد، می خواد هر کی باشه!

    ج- همه برای یکی، یکی برای همه ، همه برای حاجی، حاجی برای براندازی

    د- تسهیل برای گرفتن ویزا برای اهل عیال

    مجوز خوانندگی زن از چه زمانی کلید خورد؟

    الف- از کلمه کلید به راحتی می شود به پاسخ رسید

    ب- مجوز! من خبر ندارم

    ج- از زمان عطاءالله مهاجرانی برنامه ریزی شده بود

    د- هر کی نارحته گوش نکنه!

    مصرع برو کار کن مگو چیست کار  که سرمایه جاوانی است کار،  کنایه از چیست؟

    الف- هشت سال سازندگی

    ب- هشت سال گفتگوی تمدن ها

    ج- هشت سفرهای استانی

    د- احتمالا 4 سال تلاش برای مذاکرات "برد برد"

    عبارت " کلاه سرت گذاشتن تا زانو" به چه معناست؟

    الف- انصراف از یارانه

    ب- توافق مذاکرات بدون لغو همه تحریم ها

    ج- مگه داریم همچین کلاهی

    د- استفاده از شبکه های موبایلی وایبر و لاین و...

    در سال فرهنگ و اقتصاد با مدیریت جهادی بیشترین کلمه ای که از دولت شنیده شده است " مذاکره " بوده است بین این دو چه رابطه ای وجود دارد؟

    الف- سوال بودار است جواب نمی دهم

    ب- توجه دولت یازدهم به اجرایی شدن سوال سال

    ج- کلید همه مشکلات از جمله فرهنگ و اقتصاد "مذاکرات هسته ای" است

    د- پارادوکس

    با پایین آمدن قیمت جهانی نفت اقتصاد ما به هم می ریزد این به چه معناست؟

    الف- همگام سازی اقتصاد با سیاست های پولی بین المللی

    ب- بچه پولدار ملی با بوی نفت

    ج- اقتصاد غیر مقاومتی

    د- این سوال قصد تخریب دارد!

    مذاکرات هسته ای دولت یازدهم...

    الف- به مردم خیلی فشار می آورد

    ب- به دولت قبلی کار یاد می دهد

    ج- آفتابه خرج لهیم

    د- تا الان خیلی هم نتیجه داده است

    کدام دستگاه خودش را برای شعار سال کشت؟

    الف- دولت یازدهم

    ب- هیئت امنای مسجد پیامبر(ص)

    ج- آمار دقیقی از کشته ها وجود ندارد

    د- چون دولت معتقد است در همه سال ها باید این شعار نهادینه شود باید صبر کرد

    چگونه می شود یک شبه مشهور شد؟

    الف- نقص هرچی که وجود داره و مصاحبه از شیر مرغ تا جون آدمیزاد

    ب- قباحت دارد این چیزها امکان ندارد

    ج- خوردن نان بازو

    د- تاسیس روزنامه و توهین به مقدسات

    چه فیلمی از حمایت 100درصدی دولت یازدهم برخوردار بوده است؟

    الف- در مسیر جنگ نرم

    ب- ما می توانیم در همه عرصه ها

    ج- من دلواپس هستم

    د- زیر پوست شهر

    ه-صدور انقلاب شاید وقتی دیگر

    عبارت ما تحریم را دور زدیم یعنی چه؟

    الف- پیاده روی با جان کری و دور زدن خیابان های پاریس

    ب- گرفتن دست پای اقتصاد مقاومتی و انداختن آن به دریاچه ارومیه

    ج- واردات بنزین به منظور کاهش آلودگی

    د- در دولت دهم یا یازدهم؟

    برترین سایت های خبری سال 92 که شایسته دریافت سیمرغ بلورین شدند چه رسانه های بودند؟

    الف- حزب باد نیوز

    ب- بی بصیرت آن لاین

    ج- پایگاه اطلاع رسانی هر چی حاج آقا بگه

    د- بی بی سی پرس

    در جلسات مسئولین کدام آیه قرآن هر روز بیش از 100 مرتبه خوانده می شود؟

    الف- کل نفس ذائقه الموت

    ب- لا یکلف الله نفس الا وسعها

    ج- کلوا و شربوا

    د- به جای خواندن آیه سعی می کنند به آن عمل کنند

    انرژی هسته ای....

    الف- حق مسلم ما است

    ب- به جان خریده ایم اما به نان بیات هم می فروشیم

    ج- از علیرضا پسر شهید احمدی روشن بپرسید

    د- خون دل ها خورده ایم

    عبارت " برد برد" در مذاکرات هسته ای به چه معنا است؟

    الف- هر کی هر چی خواست ببره

    ب- منظور برد و خورد است

    ج- جمع اضداد باطل است

    د- کاپیتولاسیون


    رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم قم در 93/10/17 به نکات بسیار مهمی تاکید کردند. یکی از نکات بسیار مهمی که ایشان زمان زیادی را به ان اختصاص دادن ویژگی های دوران رژیم پهلوی بود.

    اینکه رهبر انقلاب در این برهه از زمان قصد بازخوانی جنایات رژیم پهلوی را دارد خود بسی جای تامل دارد، چرا که همان طور که رهبری هم در همین سخنرانی فرمودند، عده ای سعی دارند تا جوانان از حوادث مهم انقلاب و جنایات رژیم شاهنشاهی بی خبر بمانند و با سانسور و تحریف وقایع سعی بر ناامید کردن ملت ایران را دارند.

     

    http://s4.picofile.com/file/8162920918/%D9%88%DB%8C%DA%98%DA%AF%DB%8C_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85_%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C.JPG

    برای دیدن سایز بزرگ نمودار بر روی عکس کلیک نمائید

     

    برشی از سخنان رهبری در دیدار با مردم قم پیرامون خصوصیات رژیم پهلوی:

    یکى از خصوصیّات آن رژیم فاسد، دیکتاتورىِ سیاه و خفقان عجیب علیه مردم، با قساوتآمیزترین روشها [بود] که ممکن است در جاهاى دیگرى از کشورها هم وجود داشته باشد. در اینجا خود ما از نزدیک مشاهده کردیم که چه میکردند و چه رفتارى داشتند با آحاد مردم؛ هم در دوران رضاخان که گذشتگان ما، بزرگترهاى ما آن را دیده بودند و براى ما نقل کردند، هم در دوران اخیر، که خود ماها، آحاد مردم، در میدان بودیم. جوانها البتّه آن دوران را ندیدند. حرفهاى فراوان و موثّق [وجود دارد] از آنچه اینها با مردم، با مبارزین و با کسانى که انتقاد داشتند - ولو انتقادهاى اندک - داشتند انجام میدادند؛ رفتارهایى که اینها میکردند، آن شکنجهها، آن فشارهاى عجیب و غریبِ جسمى و روحى، آن زندانهاى مخوف، که امروز برخى از نشانههاى آنها هست که افراد میروند مىبینند تعجّب میکنند. یکى از کارها این بود، اینها با قدرت زور و استبداد و فشار بر مردم، حکومت خودشان را ادامه میدادند؛ و همین کسانى که امروز دَم از حقوق بشر میزنند و این ادّعاهاى رسوا را مرتّب، پىدرپى تکرار میکنند، با همهى وجود طرفدار اینها بودند؛ نمیشود هم گفت خبر نداشتند، چرا! دستگاه جهنّمى ساواک را خود صهیونیستها و خود آمریکایىها و سیاى آمریکا بهوجود آورده بودند، روشها را آنها بهشان یاد داده بودند، چطور ممکن بود خبر نداشته باشند. حالا که اخیراً معلوم شد خود اینها هم دچار یکچنین مشکلات عظیمى هستند؛ این افشاگرىهایى که در این اواخر انجام گرفت نسبت به رفتار سازمانهاى جاسوسى آمریکا با مخالفین و معاندین، اینها کجا، سخن از آزادى بیان و لیبرالیسم و دموکراسى و اعتناى به حرف مردم کجا! (۲) اصلاً عالم عجیبى است! در کشور ما، آن رژیم خبیث، یکى از خصوصیّاتش این بود: شدّتعمل، قساوت کامل نسبت به هرکسى که اندکاعتراضى به آنها داشت و مطّلع میشدند.

     خصوصیّت دوّم، وابستگى ذلّتآمیزى بود که اینها به قدرتهاى خارجى داشتند. حالا در این کتابهایى که براى تبرئه و بىگناه نشان دادن رژیم خبیث پهلوى مینویسند، این را منکر میشوند، که [البتّه] قابل انکار نیست. رضاخان به دستور انگلیسىها آمد، به دستور انگلیسىها هم رفت؛ بمجرّد اینکه انگلیسىها پیغام دادند که باید برود، بعد از هفده هجده سال سلطنت، ناچار [رفت]؛ یعنى پشتیبان دیگرى نداشت؛ آنها او را آورده بودند، حالا هم لازم میدانستند او برود، رفت؛ به دستور انگلیسىها آمد، به دستور انگلیسىها رفت. بعد هم که محمّدرضا را انگلیسىها سرِ کار آوردند تا آخر دههى ۲۰، از اوایل دههى ۳۰ آمریکایىها وارد میدان شدند، همهى امور را قبضه کردند و در اختیار گرفتند؛ سیاستها سیاستهاى آمریکا [بود]؛ آنچه منافع آمریکا ایجاب میکند، چه در رفتار داخلى، چه در رفتار منطقهاى، چه در رفتار بینالمللى؛ عیناً آنچه آنها لازم میدانستند؛ یعنى یک تحقیر عظیم ملّت ایران. این یکى از خصوصیّات آن رژیم خبیث این بود. اینکه شما مىبینید آمریکایىها با چه لجى، با چه دشمنى و بغضى به ملّت ایران و به انقلاب اسلامى و به نظام اسلامى نگاه میکنند؛ بهخاطر این است. اینها یک چنین دورانى را گذراندند؛ چنین کشورى، چنین نظامى از دست آنها رفته است؛ لذا دشمنى آنها با انقلاب تمامشدنى نیست.

     خصوصیّت سوّم این رژیم خبیث، فساد بود. انواع فساد، از فسادهاى جنسى بگیرید که مبتلابه تقریباً همهى دربارىها و دوروبرىها و مانند اینها بود که دیگر حالا داستانهایش شرمآور است. آن روز خیلى از آحاد مردم هم میدانستند، اگرچه جرأت نمیکردند بر زبان بیاورند. گاهى از قلم خارجىها درمیرفت، چیزهایى را میگفتند فساد جنسى، فساد مالى، نه فقط در سطوح متوسّط که هر وقتى ممکن است پیش بیاید؛ نخیر، در عالىترین سطوح کشور. از طرف شخص محمّدرضا و دوروبرىهایش، بالاترین فسادهاى مالى، بزرگترین رشوهها، بدترین دستاندازىها، خباثتآلودترین فشارها بر منابع مالى ملّت بهوجود مىآمد. براى خودشان ثروت درست میکردند به قیمت فقیر کردن مردم و بیچاره کردن مردم. فساد، فساد جنسى، فساد مالى، اعتیاد، ترویج اعتیاد و ترویج موادّ مخدّر صنعتى بهوسیلهى عناصر اصلى حکومت آن روز در ایران بهوجود آمد و اتّفاق افتاد. یکى از خواهرهاى محمّدرضا را در فرودگاه سوئیس با چمدان پر از هروئین، پلیس سوئیس دستگیر کرد! [خبر آن در] همهى دنیا پیچید، منتها زود ماستمالى کردند؛ خب مربوط به خودشان بود؛ قضیّه را برطرف کردند، گره را باز کردند؛ یکچنین وضعیّتى [بود].

     بىاعتنائى به مردم؛ ازجملهى خصوصیّات مهمّ رژیم طاغوت بىاعتنائى به مردم بود؛ مردم بههیچقیمت بهحساب نمىآمدند. ما در دوران عمرمان، در دوران جوانى در رژیم گذشته، یک بار هم نه در انتخاباتى شرکت کرده بودیم، نه از مردم کوچه و بازار معمولى مىشنیدیم که شرکت کنند؛ انتخاباتى وجود نداشت. در یک برههاى خیلى صریح، در یک برههاى کمتر صریح، دخالتهاى آنها بود؛ یک مشت مزدور را میبردند، مىنشاندند آنجا و بهوسیلهى آنها در مجلس شورا و مجلس سنا کار خودشان را انجام میدادند. مردم اصلاً نمیدانستند چه کسى در رأس کار است؛ اصلاً رابطهى بین مردم و حکومت قطع بود. آگاهى مردم، اطّلاع مردم از مسائل کشور، از مسائل سیاسى که شما امروز مىبینید، این درست نقطهى مقابل آن چیزى است که آن روز وجود داشت؛ رژیم خبیث بکل منقطع بود با آحاد مردم.

     بىاعتنائى به پیشرفت علمى، ترویج خودکمبینى ملّى و بزرگنمایى غربى؛ حالا کار علمى که پیشرفت نمیکرد، حرکت علمى به معناى واقعى کلمه که اصلاً وجود نداشت، در رسانهها ذائقهى مردم را به واردات عادت دادند که این عادت متأسّفانه تا امروز باقى است. عادات طولانىمدّتى که براى مردم بهوجود مىآید، بهآسانى از بین نمیرود. اینها به جاى کشاندن کشور به سمت احیاى تولیدات داخلى و منابع حقیقى یک ملّت، مردم را با پول نفت عادت دادند به واردات؛ ذائقهى مردم را عوض کردند؛ کشاورزى کشور را نابود کردند، صنایع واقعى و ملّى کشور را از بین بردند، کاملاً کشور را وابسته کردند به خارج و به دشمنان این ملّت. ملّت را تحقیر کردند، توانایىهاى ملّت را دستِکم گرفتند، به زبان آوردند، فرهنگ غربى را بزرگنمایى کردند؛ یک رژیم هفتجوشِ(۳) خبیثِ جامعِ همهى بدىها. خب، مردم هم احساس میکردند؛ ملّت ایران ملّت باهوشى است، حقایق را میفهمند، احساس میکنند، منتها یک دستى لازم است، یک صداى رسایى لازم است، یک دل مؤمنى لازم است که دیگران را وارد به میدان مبارزه کند؛ مبارزات گوشه و کنار بود، اینکه مردم بیایند وارد میدان بشوند، این کار یک مرد الهى بود که خداى متعال این مرد الهى را به مردم داد؛ امام بزرگوار ما همان فریادى شد که همهى خواستههاى مردم را در خود جمع داشت؛ مردم هم پاسخ گفتند، اجابت کردند، جان دادند، فداکارى کردند، وارد میدان شدند؛ ملّت با چنین رژیمى گلاویز شد و پیروز شد.

    ...........................................

       متن کامل سخنان رهبری را دراینجا بخوانید.

    برخورد ما در مواجه با دزد بزرگ

    | شنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۳۶ ق.ظ | ۷ نظر


    برخورد ما در مواجه با دزد بزرگ


    سوال: فردی مست به خانه ای حمله میکند و قصد دارد اموال و ناموس خانه را برباید، مَرد آن خانه چه اقدامی را باید انجام دهد؟


    الف) به سرعت چوبی را برمیدارد و به دزد حمله میکند تا از اموال و ناموسش دفاع کند. در اقدام بعدی وقتی دزد را ترساند قفلی بسیار محکمتر بر در خانه خود میزند.

    ب) از ترس خود را به خواب میزند تا جلوی چشمش اموال و ناموسش را بدزدند.و با این تصور که قفل های موجود در بازار بی کیفیت است اقدامی برای تعویض قفل خانه نمیکند.

    ج) وقتی دزد وارد میشود در ابتدا به او لبخند میزند و به او میگوید دزد عزیز که محترم و مودب هستی بیا با هم گفتگو کنیم. دوران تقابل گذشته است. یک پیشنهاد به شما دارم بیا شما ناموسم و قسمتی از اموال من را با خود ببر اما به این گلدان دست نزن.همچنین برای اطمینان بیشتر کلید خانه ام را هم به شما دزد عزیز میدهم تا هر وقت دلت خواست بیایی و به ما صدمه بزنی فقط ما را نکش، در این صورت معمله ای بُرد بُرد را خواهیم داشت.

    ------------------------------------------

    حال ربط رفتارهای صاحبخانه را با سخنان زیر تطبیق دهید:


    بیانات رهبر معظم انقلاب 31/05/89 :

    (چون اخم میکنند، تحریم میکنند، دندان نشان میدهند، دستهایمان را بالا ببریم؟ حالا یک قدری کوتاه بیائیم؟ تحلیلتان این است؟ در داخل کشور ما مجموعه‌های سیاسی‌ای هستند که تحلیلشان این است؛ میگویند وقتی که طرف خیلی چهره‌ی سگی از خودش نشان میدهد، شما عقب بنشینید! خوب، شما این را قبول دارید؟ عقب بنشینیم؟ یا نه؛ معتقدید که هر گونه عقب‌نشینی، طرف را تشجیع میکند. بمجردی که دیدند شما با اخم میترسید، میگویند آقا اخم کنید؛ علاج این آدم اخم است. بمجردی که دیدند تهدید به کتک یا خود کتک، شما را به عقب‌نشینی وادار میکنند، میگویند دو تا بیشتر بزن تا خوب از همه‌ی حرفهایش دست بردارد. طرف، اینجوری است. محاسبات دنیا این است.)


     ---------------------------------------------

    سخنان جناب آقای حسن روحانی 09/02/93

    (مسلما کشورهای مختلف دنیا اهداف مختلف دارند و شرایط ما با امریکا یک شرایط دشواری بوده است و خواهد بود و مسائلی که با یک کشور که سال ها با ما روابط خصمانه داشته است و هنوز هم دارد این نیست که به زودی حل و فصل شود،  اما من معتقدم با هر کشوری که ما دچار تنش هستیم می توانیم تنش را کاهش بدهیم و در این چند ماه تنش را کاهش دادیم(

     در مذاکرات هسته ای ما از اول اعلام کردیم که مذاکرات بر مبنای برد- برد خواهد بود و معنای آن این است نه ما می خواهیم در این مذاکرات شکست بخوریم و نه می خواهیم طرف ما شکست بخورد.

     برای اینکه اگر کسی فکر می کند می تواند در یک مذاکره طرف مقابل را شکست بدهد و خودش صددرصد پیروز شود اشتباه می کند.

     در دنیای سیاست این گونه نیست و دنیای سیاست دنیایی است که شما یک قدم بر می دارید و طرف مقابل نیز قدم دیگری را بر می دارد تا به نقطه تعامل می رسید.

     دنیا امروز می بیند که ما با منطق داریم با جهان حرف می زنیم، دنیای سیاست دنیای شعار نیست، آنها که

     فکر می کنند ما بلند صحبت کنیم، لحن درشت به کار ببریم در دنیا پیروز می شویم، مسائل سیاسی را خود نمی شناسند.

     در دنیای سیاست، اگر قصد تقابل باشد بحث دیگری است اما سیاست این دولت تعامل سازنده است)

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------




    14 نکته به کسانی که به روحانی رای ندادند

    | شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۲ ب.ظ | ۰ نظر

    14 نکته به کسانی که به روحانی رای ندادند

    1/ برای حضور پرشور مردم در انتخابات به یکدیگر تبریک بگوئیم و نگذاریم شیرینی مشارکت حداکثری کمرنگ شود.

     2/ تأکید بر به سنگ خوردن پیش بینی های رسانه های غربی و بی اعتبار سازی آنان و برجسته کردن آزادی بیان در رسانه های ایران به ویژه رسانه ملی

    3/ به طرفداران حسن روحانی تبریک صمیمانه بگویئم و تاکید کنیم که در حکومت مردم سالاری دینی رای مردم محترم است.

    4/ به دیگران اطمینان دهید که با وجود قانون اساسی، رهبر انقلاب، و مسئولان دلسوز، امکان خدشه در رای مردم وجود ندارد.

    5/ خیری که در رای آوردن حسن روحانی مشهود به نظر می‌رسد این است که مردم حامی اصلاح طلب به علت اتفاقات 88 به انزوا رفته  و کمی از نظام فاصله گرفته بودند با روی کار آمدن حسن روحانی این قشر با امید بیشتری به نظام بازگشتند و ناخودآگاه مجبورهستند که نظام را قبول و همکاری لازم را با بدنه نظام داشته باشند چرا که باید برتری خود را نسبت به جریان اصولگرایی نشان دهند.عده ای دیگر که شبهه تقلب و دیکتاتوری نظام را در سال 88مطرح و شبهه انتخابات آزاد را در این دوره دنبال می‌کردند تیرشان با رای مردم به سنگ خورد و نظام اسلامی ایران، آزادی بیان خود را برای همگان نمایان کرد.

    6/ یادمان باشد این پیروزی اصلاح طلبان به خاطر برتری گفتمان بودن آنان نیست بلکه به خاطر انشقاق و عدم اتحاد اصول گرایان است.

    7/ حرف هایی از قبیل: مردم ما اشتباه کردند!، اکثریت عوام هستند! و... را در هر جایی بیان و برای هر شخصی بیان نکنیم.

    8/ یادمان باشد مردم با امید به  فرار از این وضعیت اقتصادی موجود به دنبال صدایی متفاوت می‌گشتند، که این صدا را هر کسی  مینواخت احتمال پیروزی او زیاد بود. بنابراین مردم نه بخاطر گفتمان اصلاح طلبان بلکه به نشانه اعتراض به وضعیت اقتصادی موجود به روحانی رای دادند برای اثبات این قضیه  می‌توانید از افرادی که به حسن روحانی رای دادند بپرسید که برنامه کاندیدای شما  برای رفع مشکل اقتصادی چیست؟!

    9/ تجربه تاریخی نشان داده که گروهی که در قدرت است به علت بالا بودن امکانات اکثر اوقات دچار سردرگمی، دودستگی و اختلاف، نبود خلاقیت، ندیدن مشکلات کوچک و مشغول شدن به فرعیات می‌شود. بنا براین باید قبول کنیم که جریان مخالف اصلاح طلبی نتوانست به نحو احسن از موقعیت خود استفاده کند.

    10/ نباید زیاد نگران بود چرا که باز تجربه نشان می‌دهد که گروهی که از قدرت به انزوا می‌رود برای برگشتن به حالت قبلی مجبور به اتحاد و یکرنگی با زیر مجموعه‌ها و انشعاب های خود می‌شود و برای این کار از تمام ظرفیت‌ها و خلاقیت های خود استفاده می‌کند. بنابریاین پیش بینی می‌شود در چهار‌ سال یا هشت سال دیگر، جریانی متفاوت از جریان اصلاح طلبی روی کار بیاید، همانطور که در دوره قبلی این اتفاق افتاد.

     

    11/ بهترین اقدام مهم بدنه افراد مذهبی در این شرایط ایجاد همدلی بین مردم و نشان دادن جمهوریت مشروعیت  نظام با محوریت رهبر معظم انقلاب است.

     

    12/ تلاش برای فضا سازی مناسب و چیدن آجرهای اصیل اسلام ناب محمدی از طریق ابزارهای هنری.

     

    13/ قدرتمند کردن شبکه توزیع آثار هنری و همچنین بستر سازی برای  رسانه های (دیداری نوشتاری شنیداری) قدرتمند.

     

    14/ پرهیز از تنش و جدل با طرفداران دیگر کاندیدا و گوش سپردن کامل به نکات مدبرانه رهبر معظم انقلاب در روزهای آینده.

    .....................................................................................................................................................

    جوابی به کسانی میگویند اگر به فلانی رای میدادید روحانی رئیس جمهور نمی‌شد،و میگویند که شما باید به جای تکلیف به نتیجه فکر میکردید!

    مردم هم نگاه کنند و اصلح را انتخاب کنند… شما تلاش خود را بکنید؛ مشورت خود را بکنید؛ از کسانى که فکر مى‌کنید مى‌توانند شما را راهنمایى کنند، راهنمایى بخواهید؛ به هر نتیجه‌اى که رسیدید، عمل کنید و رأى بدهید؛ اجر شما را خداى متعال خواهد داد. ما مأموریم که به آن‌چه مى‌فهمیم و به آن‌چه تکلیف الهى تشخیص مى‌دهیم، عمل کنیم؛ مطابق با واقع شد یا نشد، اجر ما محفوظ است. اجر کسى که عامل به تکلیف است، پیش خداى متعال محفوظ است.» (بیانات امام خامنه ای در تاریخ۸۴/۰۳/۰۳)

    • موافقین ۰ مخالفین ۰
    • ۲۵ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۲۲

    خوشحالم که به جلیلی رای می‌دهم

    | يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۵۸ ب.ظ | ۸ نظر

                      خوشحالم که به جلیلی رای می‌دهم

     

    خوشحالم به کسی رای میدهم که به تمام فکرش در ارزان بودن نخود و لوبیا جمع نمی‌شود بلکه هدف و گفتمانش گسترش عدالت علوی درسطح جهان است.

    خوشحالم به کسی رای می‌دهم که به خوبی میداند مسائل اقتصادی با مسائل ریاضی قابل حل نیست بلکه با تغییر ساختار و فرهنگ سازی این مشکل ریشه کن میشود.

    خوشحالم به کاندیدی رای میدهم که بر خلاف برخی  کاندیدها شعارهای خلع الساعه نمیدهد و برنامه های جامع اقتصادی و فرهنگی  و اصلاح ساختار اجرایی خود را مشخص کرده است

    خوشحالم به کاندیدی رای میدهم که غرب از آمدن او هراس دارد و به خوبی میداند که آمدن جلیلی یعنی دور زدن تحریم ها و رفع معطل اقتصادی در ایران

    خوشحالم به کسی رای می‌دهم که حتی یکبار هم از جانبازیش یا حتی از شرکت در هشت سال دفاع مقدسش نه  در سخنان و نه در فیلم تبلیغاتیش استفاده ابزاری نکرد.

    خوشحالم به کسی رای میدهم که به فرموده رهبری ویژگی های مثبت دولت فعلی مانند ساده زیستی استکبار ستیزی پر کاری و.. را دارد و از ویژگی های منفی دولت به خصوص جریان انحرافی برائت میجوید و از تخریب دولت برای اثبات خود استفاده نمی کند و آنرا ابزاری برای رای آوردن استفاده نمی کند.

    خوشحالم به کسی رای میدهم که خواص جامعه مانند آیت الله مصباح،آیت الله مرتضی آقا تهرانی،حجت السلام پناهیان و دیگر تحلیل گران  از او حمایت میکنند .

    خوشحالم به کسی رای میدهم که که پدر علم مدیریت ایران دکتر رضائیان از برنامه تحول ساختاری جلیلی دفاع میکند و میگوید آنچه در مقام ریاست جمهوری احتیاج داریم تفکر راهبردی است نه قدرت اجرایی/ اسناد بالا دستی ظرفیت ایجاد تحول بنیادین را دارد

    خوشحالم به کسی رای میدهم که پرفسور مسعود درخشان استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و عضو کمیته اقتصادی دکتر جلیلی میگوید: حرکت بر اساس رهنمودهای رهبری در عمل، دارا بودن اخلاق سیاسی و اشراف کلان به مسائل بین‌المللی و داخلی نشان از اصلح بودن آقای جلیلی است.

    خوشحالم به کسی رای میدهم که آیت الله علم الهدی در رابطه با او میگوید: ایشان رساله دکتری را درباره «پارادایم اندیشه سیاسی اسلام در قرآن» نوشت. برای نوشتن این رساله ده بار قرآن را ختم کرد. در این رساله حدود سه هزار استشهاد قرآنی برای اندیشه سیاسی اسلام ارائه داده است. یک آدمی که از نظر تخصص در این سطح بالا -دکتری علوم سیاسی- است، از نظر معارف اسلامی یک مفسر تمام عیار است.

    خوشحالم به کسی رای می‌دهم که حتی از عملکردش هم نان نمی خورد، همه از عملکرد شورای عالی امنیت ملی تنها، مسئله هسته ای را در ذهن دارند اما تقریبا در سال های گذشته نزدیک به ۷۵ درصد کار شورا در غیر هسته ای و خصوصا در مسائل اقتصادی بوده است اما جلیلی به چند دلیلی راضی به گفتن این حرف ها و نوشتن آن به پای خود نیست. یک دلیل مسئله امنیتی بودن برخی از این امور است که جلیلی راضی نیست که امنیت کشور را هزینه خودش کند و نباید بکند. دومین دلیل آن است که جلیلی اعتقاد دارد که این کارها کار همه است و دیگران هم درگیر بوده اند و به صراحت گفته است که “اگر می خواهید بگویید که این کارها شده است نگویید که فقط شورا دخیل بوده است” بلکه بقیه هم بوده اند. نمونه این امر در پورتال ارزی، دستگیری ریگی و … دیده شده است

    خوشحالم به کسی رای میدهم که وابسته به کانون‌های قدرت و ثروت و  وامدار هیچ حزبی نشده است و برای رای آآوردن هزینه های میلیاردی نیمکند.

    خوشحالم به کسی رای میدهم یک قدم از دفاع از حقوق ملت در حقوق هسته ای کوتاه نیامده است و گمنام در برابر دشمنان ایران ایستاده است به طوری که مصلحی وزیر اطلاعات از نقش جلیلی در دستگیری عبداالمالک ریگی پرده بر میدارد و میگوید: از آنجایی که ما برای هماهنگی‌های این عملیات نمی‌توانستیم از تلفن استفاده کنیم مجبور شدیم تا از طریق پیغام رسانه با سرلشکر فیروز آبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و آقای جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ارتباط برقرار کنیم که این امر نیم ساعت به طول انجامید. در این نیم ساعت خلبانان شجاع نیروی هوایی به پرواز درآمدند و نشاندن هواپیما حامل ریگی توسط آنها دارای یک پیغام بزرگ برای دشمن بود که هر چند ما کمتر در داخل به این موضوع پرداختیم اما آنها مقاله‌های فراوانی در این باره نوشتند. جلیلی با مسئولیت خود تصمیم گرفت جنگنده ها به هر قیمتی شده هواپیمای ریگی را فرود بیاورند. سرلشکر فیروز آبادی تصمیم جلیلی را به نیروی هوایی ابلاغ کرد. »

    خوش حالم به کسی رای میدهم که تفاوت هدف و برنامه را به خوبی میداند و مانند برخی مدام نمیگوید من گرانی را کنترل می کنم، من نرخ ارز را تثبیت می کنم، من هزینه سلامت را کم می کنم،من قدرت خرید را بالا می برم، من بیکاری را حل می کنم، بلکه میگوید  چطور و با چه ساز و کار و برنامه‌ای  نرخ ارز را تثبیت می کنم.

    --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    چه خوب است قبل از تصمیم گیری نهایی برای رای گیری سری هم به سایت های کاندیدا بزنیم

    سایت هایی برای شناخت سعید جلیلی:

    http://www.drjalily.com/ ستاد مردمی حیات طیبه

    http://masir1357.ir/ مسیر

    وقتی اطرافیان هاشمی برای محبوبیت دروغ می‌گویند

    | شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۵:۵۷ ق.ظ | ۰ نظر

    خبرهایی که دائم تکذیب می‌شوند:

    سناریو ‌سازی چند جانبه رفسنجانی در انتخابات

    یک روز قبل از به اتمام رسیدن مهلت ثبت نام کاندیدا برای ریاست جمهوری، خبری با تیتر " کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی امری واجب است" از طرف دو مرجع تقلید، در خروجی چند سایت از جمله ایلنا، عصر ایران، بالاترین و جرس منتشر می‌شود.

    در جزئیات این خبر آمده که آیت الله سیستانی در دیدار با محمد هاشمی و آیت الله وحید خراسانی در دیدار با علی مطهری در پیام هایی جداگانه بر لزوم حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تاکید کردند.

    این خبر به سرعت از  طرف سایت رسمی آیت الله وحید خراسانی تکذیب می‌شود و همچنین دفتر ایت الله سیستانی از اعلام این خبر اظهار بی اطلاعی می‌کند و دروغ بودن خبر را برای همگان واضح می‌سازد.

    همزمان با این خبر برخی از سایت های حامی رفسنجانی بیانیه‌هایی از طرف دانشجویان دانشگاههای قم، کارکنان صداوسیمای جمهوری اسلامی، جمعی از خانواده های شهدا، ایثارگران، دانشجویان و طلاب بسیجی، جبهه حامیان دولت وحدت ملی، طلاب حوزه های علمیه قم، مشهد، تهران، اصفهان و دیگر اقشار منتشر می‌کند؛ این در حالی است که تا کنون هیچ بیانیه و یا خبری قبل از این، از طرف دانشجویان و یا طلاب برای حضور رفسنجانی و خاتمی در انتخابات صادر نشده است.

    حال این سوال مطرح ‌می‌شود که عقل حکم  می‌کند اگر عده‌ای برای اعلام کاندیدای مورد نظرشان شخصیت قائل هستند و مشتاق حضورآنان هستند طبیعتاً از مدت‌‌ها قبل این اشتیاق را با بیانیه ها و خبر‌های خود اعلام می‌داشتند، حال چرا این اعلام حضور در آخرین روز مهلت ثبت نام کاندیدا رسانه ‌ای می‌شود جای سوال دارد!

    براستی با چه هدفی خبردروغ دعوت اقشار و مراجع برای حضور رفسنجانی در انتخابات آنهم در روز پایانی مهلت ثبت نام،  به سرعت با محوری مشترک بر روی سایت‌های ضد انقلاب و برخی از سایت های داخلی  منتشر می‌شود؟!

    با نگاهی به فتنه سال 88 و استفاده از کلید واژه "تقلب" در انتخابات و نامه رفسنجانی برای تجدید انتخابات می‌توان متوجه شد که یکی از رکن‌های اصلی آشوب های سال88 از طرف چه کسانی هدایت می‌شد.

    هر چند فتنه گران در آن سال زیان‌هایی را برای کشور به بار آوردند اما مردم ایران به خوبی در نهم دی ماه تمام امیدهای فتنه گران را نا امید کردند.

    اما از آنجائیکه دروغ گو کم حافظه می‌شود این فتنه گران با از یاد بردن حافظه تاریخی خود باز هم امید به  فتنه گری دارند و این بار با کلید واژه "انتخابات آزاد" قصد تنش، آشوب و کمرنگ کردن حضور مردم در انتخابات را دارند.

    آنها برای این کار در ابتدا مشروعیت شورای نگهبان را زیر سوال بردند تا با طرح این شبهه، احتمال ردصلاحیت نشدن فتنه گران را صادر کرده باشند. همزمان با این جوسازی‌ها، خبرهایی از قبیل اقبال مردم و اقشار مختلف و مراجع نقلید برای حضور رفسنجانی در انتخابات بر روی سایت های خبری حامی رفسنجانی در خارج و داخل منتشر می‌شود تا به خیال خودشان این تفکر را القا کنند که به رغم اشتیاق مردم برای حضور مجدد عاملان اصلی فتنه گران در انتخابات، شورای نگهبان این افراد را رد صلاحیت می‌کند، بنا براین انتخابات آزاد نیست و مشروعیت آن زیر سوال می رود.

    این در حالی است که فتنه گران به خوبی این را می‌داند که به فرض رد شدن از فیلتر شورای نگهبان، از طرف مردم هیچ اقبالی برای حضور مجدد آنان صورت نمی‌گیرد  و حضور آنان در انتخابات به قیمت از بین رفتن آنان از صفحه تاریخی تمام می‌شود.

    بنابراین پیش‌بینی می‌شود عاملان اصلی فتنه در سال 88 برای حضور در انتخابات اعلام کاندیداتوری نمی‌کنند و تنها در بوق انتخابات آزاد می‌دمند و از طرفی دیگر افرادی دیگر را که به تفکرات خودشان نزدیک است را برای کاندیداتوری به میدان می‌فرستند تا اگر آنان از طرف شورای نگهبان رد صلاحیت شوند باز هم بر طبل انتخابات آزاد بکوبند و اگر هم از فیلتر شورای نگهبان رد شدند و رای نیاوردند، بگویند که این افراد از ما نبودند تا شاید بتوانند به خیال خودشان در صحنه باقی بمانند.

    • موافقین ۰ مخالفین ۰
    • ۲۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۵:۵۷

    عمارها، کمی هم اتوبوس سوار شوید

    | يكشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۱، ۱۲:۲۳ ب.ظ | ۰ نظر

    "عمارها"، کمی هم اتوبوس سوار شوید

     

    این روزها به افرادی که با روشنگری های خود مردم را آگاه می‌کنند در اصطلاح "عمار" می‌گویند. در این میان شاید افرادی نیز بیشتر مطرح شده باشند، افرادی که با سخنان گیرا و موضع گیری های به موقعشان، نقش مهمی در جریان های فکری جامعه ایجاد می‌کنند.

    همه ما بر این امر واقفیم که برگزاری سخنرانی ، شرکت در همایش‌ها می‌تواند در گفتمان سازی انقلابی مفید باشد اما آیا همین حد کافی است!

    تا کنون این گفتمان سازی  چقدر در سطح جامعه فراگیر شده است؟

    چه افرادی باید این گفتمان و نظریه ها را اجرایی کنند؟

    نحوه اجرایی کردن این گفتمان سازی باید از چه راهکارهای هنری صورت بگیرد؟

    اگر شهدای ما الگوی ما هستند، با نگاهی به سیره عملی شهدا به این نکته می‌رسیم که یکی از علل پیروزی جوانان ایرانی در هشت سال دفاع مقدس، اخلاص فرمانده هان و همقدم شدن آنان با سربازان در خط مقدم بوده است. به طوری که یک فرمانده در عین حالی که وظیفه فرمانده بودن خود را به خوبی انجام می‌دهد و راهبرد های جنگ را برای سربازان و افسران خود تبیین می‌کند، همزمان بندهای پوتین های خود را محکم می‌بندد و پا به پای افسران به خط مقدم میشتابد.

    آیا این روزها  فرماندهان جنگ نرم یا همان "عمارها"  تنها ایده پردازی می‌کنند و یا اینکه در خط مقدم جبهه هم مشغول فعالیت هستند؟

    آیا فرماندهان امروز مثلا وقتی می‌گویند که در حوزه سینما کم کاری شده است با خود اندیشیده اند که خودش  و یا حتی شاگردانش چند فیلم یا سریال تولید کرده اند؟

    آیا فرماندهان امروز وقتی با تحقیق و تفحص به این نتیجه میرسند  که یکی از اهداف دشمن نوجوانان و تهاجم فرهنگی در مدارس است تا کنون خودشان در مدارس حضور فیزیکی یافته اند که هم از نزدیک شاهد این نفوذ باشند و هم کاری انجام داده باشند و  یا اینکه تنها به ایده پردازی می‌پردازند و این وظیفه را به دوش دیگران می‌سپارند؟!

    آیا فرماندهان بغر از سر زدن به دانشگاه‌ها و همایش ها، از اتوموبیل خود پیاده می‌شوند تا کمی هم از اتوبوس و مترو استفاده کنند و با تبلیغ چهره به چهره،  هم  مشکلات مردم را از نزدیک لمس کنند وهم تاثیر گذار باشند؟!

    شاید برخی بگویند ما وظیفه‌ ما تنها روشنگری است و این حضور فیزیکی دور از شأن ما است چرا که با حضور فیزیکی وقتمان تلف میشود و از مطالعه و تحقیق  و شرکت در همایش ها جا می‌مانیم.ما برای افسران خط را روشن میکنیم دیگر تکلیف نداریم تا آن کارها را اجرایی کنیم، این ها وظیفه افرادی دیگر است!

    این افراد تا کنون پرسیده اند که پس چه کسی باید نظریه های زیبایشان را اجرا کند؟ نکند انتظار دارند افرادی که اصلاً وقت برای مطالعه نمی‌گذارند وحوصله تحقیق را ندارند و به عنوان سیاهی لشگر گفتمان آنان را اجرایی کنند!؟

    تا حالا فکر کرده ایم که ما چقدر ایده ها و نظریه های بسیار جالب و بکری در موضوع ترویج سبک زندگی اسلامی داریم که تا کنون اجرایی نشده است.

    به زبان ساده ترشاید مشکل این باشد که ما عمارهای "حرف بزن" بسیار داریم که انصافا ایده های عالی و نابی دارند اما عمار "خط شکن" کم داریم.

    مشکل ما کمبود افرادی هستند که بدون هر گونه منیت  در کنار مطالعه و روشنگری، فارغ از هرگونه حمایتی ، به وسط میدان بیاید، فیلم بسازد، با مردم در کوچه و خیابان و اتوبوس و مترو صحبت کند، تراکت پخش کند، به مدارس برود  و در فضای مجازی فعالیت کند و....

    تا کنون با خودمان فکر کردیم که اگر حوزه های علمیه در کنار درس و بحث، ساعت آخر کلاس خود را بجای درس به خیابان بیایند و به طور صحیح و هنری تبلیغ اسلام را به صورت گروهی انجام دهند چه اتفاقی می افتد؟

    تا کنون با خودمان فکر کرده ایم که فلان سخنران و یا مداح معروف، اگر هفته ای یکبار خود و پا منبری های خود را مامور کند که مثلا فلان برگه کاغذ را که حاوی مطلب غنی است را بین مردم توزیع کنند چه اتفاقی می‌افتد؟

    تا کنون فکر کرده‌ایم که اگر پایگا های بسیج به جای ایست و بازرسی  به مردم محله خود گل و بسته فرهنگی هدیه بدهند چه اتفاقی می‌افتد؟

    آیا نمیتوانیم در حد وسع خود چند مطلب خوب به همراه یک هدیه مختصر به مغازه دار محلمان یا بچه همسایه‌یمان یا راننده اتوبوس مسیرمان و یا هر کس دیگری بدهیم؟!

    تا کنون صرفاً برای انجام کار تبلیغی مثل پخش کردن بلوتوث پخش کردن نشریه های تک برگی و یا حتی امر به معروف کردن صحیح از خانه به بیرون رفته ایم؟

    البته تمام این کارها را هم میتوان به صورت شخصی و خارج از چارت سازمانی و آموزشی انجام داد اما  یا شأن خ.د را اجل از این کارهای میدانی می‌دانیم  یا تبلی می‌کنیم یا اهمیت و اجر و اثر این اقدامات را نمی‌دانیم.

    امام خامنه ای(ع):

    فرق رهبر وآدرس دهنده این است که آدرس دهنده، مى‌گوید براى رسیدن به فلان جا، از این راه بروید، چند کیلومتر را طى کنید، بعد بپیچید، تا به فلان مقصد برسید. این، آدرس دادن وراهنمایى کردنِ از دور است. رهبر، آن کسى است که وقتى مىگویند چشمه ومرکز مقصود کجاست، دست طرف را مى گیرد، مى گوید برویم. این، رهبر است. رهبر ما هم که رهبر شد، این طورى شد.... امام، منتظر کسى نماند ورفت. خاصیت این «برویم»، آن است که مردم دنبال آدم بیفتند...امروز، رهبرى روحانیت به این است که به مردم بگوید «برویم»؛ نگوید «بروید».

    دیدار با روحانیون یزد۲۹/۸/۶۳

    .....................................................................................................................................................

    پ.ن:

    ضمن احترام ویژه برای تمام عمارهای انقلابی یاد آور میشوم این متن هیچ اشاره ای به شخصی خاص ندارد. 

    نمونه ای از حضور خود جوش طلبه ها در ورزشگاه آزادی را اینجا بخوانید.

     

    تفاوت را احساس کنید

    از آتش‌سوزی پیرانشهر تا کشتار دانش آموزان در  آمریکا

     

    *اپیزود اول:

    ایران/ پیرانشهر/پاییز 91:

    مدرسه ای در پیرانشهر دچار حریق می‌‌شود و دانش آموزان کلاسی دچار سوختگی می‌شوند که متاسفانه یکی ازدانش آموزان بر اثر سوختگی  جان خود را از دست می دهد.

    تا یک هفته تمام رسانه های داخلی و خارجی تیتر اول خود را این موضوع قرار دادند که چرا این اتفاق افتاد و چرا دانش آموزران در مدارس امنیت جانی ندارند و...

     

    *اپیزود دوم:

    آمریکا/ کانتیکت/ پاییز 91:

    جوانی 20 ساله با اسلحه وارد مدرسه «ساندی هوک» در ایالت «کانتیکت» می‌شود و می‌شود وبا شلیک 100گلوله جان 27 نفر از جمله 20 کودک دبستانی را می‌گرید.

    تا یک هفته تیتر اکثر رسانه های خارجی باز هم حادثه آتش سوزی در پیرانشهر است و اینکه چرا در ایران دانش آموزان امنیت جانی ندارند!

     تفاوت را احساس کنید...

    برای دیدن میزان امنیت پیشرفته امریکا! به ادامه مطلب بروید.

    7 نکته از سخنان پدرانه رهبر انقلاب:

    چرا رهبر انقلاب ادامه سوال از رئیس جمهور را صحیح ندانستند؟

    با توجه به عبارت "تقاضا" آن هم در یک سخنرانی و نه در قالب نامه، هیچ بار قانونی و الزامی برای طراحان سوال از رئیس جمهور در متوقف کردن این کار به وجود نمی‌آید. هرچند اگر هم این تقاضا به صورت دستور و یا حکم هم مطرح میشد امری طبیعی و عقلانی بود که رهبر انقلاب در چارچوب قانون بتواند از اقدامی که باعث بر هم زدن نظم عمومی میشود جلوگیری کند و نگذارند که برخی به جای بر طرف کردن مشکلات مردم، محیطی را برای عقده گشایی فراهم کنند.

    برای دیدن متن کامل مطلب به ادامه مطلب مراجعه نمائید

    وقتی بنا کوبیدن باشد

    | پنجشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۰، ۱۰:۰۹ ق.ظ | ۹ نظر

    وقتی بنا کوبیدن باشد

    دوستان سلام علیکم! امروز کم خوابیده بودم. می خواستم کمی استراحت کنم که دوستی عزیز به من زنگ زد. گفت شنیدی احمدی نژاد چه گفته ورسانه‌ها چه تیتری زدند؟! مطلب اول را که گفت، گفتم که این در علوم دینی ماست! وقتی گفت چه تیتری زده اند، تا آخرش را خواندم! مطلب دوم هم دست کمی از اولی نداشت. دلم برای کسانی که آخرتشان را به کینه می فروشند، سوخت! اینکه فقط برای کینه از کسی سخن بگویی، عاقبت به خیر نمیشوی. این داستان را بشنوید تا بفهمید کینه توزی یعنی چه!

    ادامه مطلب را حتما بخوانید...

    ما مسلمانیم!!

    | سه شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۰، ۱۲:۰۶ ب.ظ | ۳۹ نظر

     ما مسلمانیم!!

     

    چقدر خنده داره که  خودمان را مسلمان میدانیم اما قدمی هر چند کوچک را برای کمک به مردمان مظلوم بحرین انجام نمیدهیم!

    چقدر خنده داره با اینکه میدانیم در بحرین عاشورایی به پا شده است اما باز هم مشغول شایعات و مسائل درجه دوم کشورهستیم!

    چقدر خنده داره که به قتل رسیدن یک ورزشکار برای ما بسیار تاسف برانگیزاست به طوری که  مدت ها بر روی آن فکر و تحلیل میکنیم، اما به اینکه در چند کلیومتری ایران کودکان بی گناه را یکی پس از دیگری میکشند توجهی نداریم!

    چقدر خنده داره که تجاوز به یک دختر درایران در رسانه هایمان مانند بمبی منتشر میشود اما به اینکه هر روز چه تعدادی از زنان مسلمان بحرین به غارت میروند اطلاعی نداریم و سکوت میکنیم!

    چقدر خنده داره که در محرم سینه میزنیم و میگوییم یا لیتنا کنا معک اما اکنون در عاشورای زمان ایستاده ایم و نهایتا تاسف میخوریم...چرا که مشکل اصلی ما این است که کرایه ماشین ها200 تومن افزایش پیدا کرده!

    چقدر خنده داره که میگوییم شیعه علی (ع) هستیم اما هنگام شنیدن این جمله حضرت که میفرمایند: (کسی که صبح کند درحالی که تصمیم بر کمک به مسلمانی نداشته باشد مسلمان نیست) خودمان را به نشنیدن میزنیم!

    چقدر خنده داره که با اینکه از پیامبراسلام(ص) شتیده ایم که هر گاه فریاد «یا لل مسلمین
    »مسلمانی شنیده شد اگر به کمک او نشتابیم مسلمان نیستیم، اما بازهم خودمان را به نشنیدن میزنیم!

    چقدر خنده داره که افرادی که مدعی حقوق بشر هستند برای کشته شدن فلان حیوان در فلان جنگل بیانیه صادر میکنن و از انقراض فلان حشره نگرانند اما از کشته شدن زنان و کودکان در فلسطین افغانستان عراق بحرین و... دیگر کشورها ککشان هم نمیگزد!

    چقدر خنده داره با اینکه میدانیم دولت های استکباری با تمام تجهیزات درکشورهای  اطراف ایران نفوذ کردند اما باز هم افرادی در داخل بجای رسوایی آنان، با حرف هایشان بلندگوی زورگویان در داخل شده اند ویا با سکوتشان به این جنایات مهر تائید میزنند!

    چقدر خنده داره با اینکه میبینیم که رهبر معظم انقلاب در اکثر سخنانشان از بیداری اسلامی سخن میگویند اما برخی عمارنماها مشغول بحث بر سر دعوا های زرگری درجه دومی هستند که دشمنان برایمان تدارک دیده اند!

    چدر خنده داره با اینکه میدانیم شعار کشورهای منطقه الله اکبر و اسلام خواهی است اما برخی در داخل شعارشان استقلال آزادی جمهوری ایرانی...است!

    چقدر خنده داره که برخی کمک به مردم بحرین را فقط در گرو حضور فیزیکی خود در این کشور میدانند و با این توجیه که حالا که نمیتوانند آنجا باشند،از این تکلیف سر باز زدند و مشغول دنیا شده اند و هیچ اقدامی برای رسوایی چهره کثیف کشورهای غربی نمیکنند.

    چقدر خنده داره که در سحرهای ماه مبارک رمضان، در سبد دعاهایمان برای رهایی مردمان بی گناه مسلمان و غیر مسلمان دنیا جایی سهمی نمیشود...

    و اما بعد...

    چقدر خنده داره که آمریکا انگلیس و اسرائیل با تمام تجهیزاتشان مانند 8 سال جنگ تحمیلی در ایران، جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه فلسطین و ناکامی در عراق و افغانستان باز هم براین خیال هستند که میتوانند در روبروی اسلام بایستد، چرا که آنان نمیدانند که ((یدالله فوق ایدکم))