چرا حرص میزنیم؟!
چرا حرص میزنیم؟!
سوال/در خیابان چشمتان به صف طولانی بر میخورد که مردم برای خرید مرغ تشکیل داده اند، شما چه اقدامی انجام میدهید؟
الف)بدون معطلی میرم تو صف میایستم و به بقیه اقوام همزنگ میزنم که بیاین مرغ بخرید
ب) با خودم فکر میکنم که آیا به مرغ نیاز دارم یا نه اگر داشتم میرم تو صف میایستم
ج) چند وقتی هست که مرغ نخوردم ولی وقتی کمبود مرغ شده ترجیح میدم استفاده نکنم.
د) با این که به مرغ احتیاجی ندارم ولی چون دوهزار تومن ارزونتره حتما میخرم.شاید دیگه گیرم نیاد
.................................................
چند روز پیش وقتی به نمایشگاه عرضه مستقیم مواد غذایی ویژه ماه مبارک رمضان رفتم. خدا روشکر تقریبا همه محصولات غذایی با تخفیف عرضع میشد و هم فروشنده ها از فروش بالای خود راضی بودند و هم خریدارها از کالای با کیفیت و قیمت مناسبی مه میخرند.
در این میان صدای همهمه ای در قسمتی از نمایشگاه توجهم را جلب کرد.نزدیک صدا که شدم با انبوهی از جمعیت مردم مواجه شدم که برای خریدن مرغ در صف ایستاده اند و همهمه میکنند.
در راه برگشت از خانه راننده تاکسی به من گفت: والا تحمل هم چیز خوبیه! حالا من یکی دو هفته مرغ نخورم مگه میمیرم! مگه کالای ضروریه؟نمیدونم چرا ما وقتی به کمبود برمیخوریم به جای همدلی سعی میکنیم برای بدست آوردن اون چیز حرص بزنیم.
با حرف های این راننده تاکسی یاد این حرف رهبر انقلاب افتادم که فرمود:
(ما امروز متأسفانه دچار اسراف و مصرفزدگى هستیم. من بارها این را عرض کردهام، باز هم عرض میکنم؛ این خطر است در راه ما. مصرفزدگى را باید کم کنیم، حرص به متاع و کالاى دنیا را باید کم کنیم. تا یک شایعهاى درست میشود که فلان چیز کم است، مردم هجوم مىآورند براى اینکه بیشتر آن را جمع کنند، که نبادا دچار کمبود آن شوند؛ در حالى که آن شىء ممکن است جزو چیزهاى لازم زندگى هم نباشد. خب، اگر آن جنس کم هم نیست، همین هجوم مردم آن را کم میکند. ما به این مسئله توجه نمیکنیم. این یکى از ضعفهاى ماست؛ ما این ضعف را باید برطرف کنیم.)خطبههای نماز جمعه تهران ۱۴/۱۱/۹۰
- ۹۱/۰۴/۳۱