باید کاری کرد

وبگاه شخصی حسن عبدالصمد

باید کاری کرد

وبگاه شخصی حسن عبدالصمد

وقتی فرهنگ، بی فرهنگی باشد!

| جمعه, ۱ مهر ۱۳۹۰، ۰۱:۵۱ ب.ظ | ۴۸ نظر

وقتی فرهنگ، بی فرهنگی باشد!

 عکس هایی از داخل مترو تهران

اپیزود اول:

این داستان واقعیست

وقتی وارد متروشدم مثل دیگر افراد سریع به دنبال صندلی خالی بودم که بر روی آن بنشینم ولی کمتر از یک ثانیه صندلی های قطارپرشد.

روبرویم یک پسری که به گمانم اهل شهرستان بود نشسته بود.نمیدانم چرا احساس خوبی به او نداشتم.شاید به خاطر سر وضع لباسش بود. آمدم کمی آن طرفتر ایستادم، جایی که روبرویم یک پسر جوان خوشتیپ، نشسته بود و داشت آهنگی را گوش میداد...

در ایستگاه بعد خانمی در حالی که نوزادی رابه بغلش گرفته بود همراه با همسر خود وارد مترو شد...

قطار که راه افتاد نزدیک بود آن خانم تعادلش به هم بخورد. من هر چه  اطرافیانم را نگاه کردم که یکی بلند شود و جایش را به آن خانم بدهد، دیدم نه! انگار نه انگار...

پسری که موهای خود رادم ابس بسته بود، سرش را پایین انداخت و هنذفری را در گوشش گذاشت تا به آهنگش مشغول شود..

دانشجویی که کیفش را روی پایش گذاشته بود کتاب (فضائل اخلاقی) را ازکیفش درآورد تا مشغول خواندن کتاب شود.

مرد میانسالی کرواتی هم داشت با غرور و صدای بلند از سفرهای خارجی اش میگفت فخر فروشی میکردو ازوضع موجود انتقاد میکرد.

مردی دیگرهم،به آرامی چشمانش را بست که گویی خوابش برده است.

در این میان دیدم که آن جوان شهرستانی تا چشمش به این خانواده افتاد بلند شد و با همان لهجه اش گفتم: بفرمائیید بنشینید

همسر آن خانم تشکری کرد و آن خانم به همراه فرزندش بر روی صندلی نشستند.

با دیدن این صحنه از خودم بدم آمد که یک عمر ملاک ارزش انسانها را لباس عطر پول و تحصیلاتشان میدانستم...ای کاش زندگی به سبک غربی را پیش نمیگرفتم

وقتی به بیرون مترو آمدم چشمم به یک جمله ای از امام خمینی(ره) افتاد که بر روری دیوارنوشته شده بود:

(من یک موی کوخ نشینان را با همه دنیای کاخ نشینان عوض نخواهم کرد)

اپیزود دوم:...ادامه دارد

.............................................................................................................

*لازم به ذکر است که اینجانب متولد تهران بوده و هیچ خصومتی با بچه های با مرام تهرانی ندارم.هدف از نوشتن این داستان واقعی تنها این آیه بود(اِنَّ اکرمکم عند الله اتقاکم) و لا غیر

 

نظرات  (۴۸)

سلام
اره متاسفانه ما ها خیلی اشباه میکنیم
وب ژر محتوایی دارید والبته ژر از لینک!
به ماهم سری بزنید خوشحال میشم
یاحق
  • من یک مسافرم
  • سلام آقای عبدالصمد عزیز
    یک اقدام بسیار زشت در وبلاگ شما انجام شده است
    یک نفر با مشخصات من برای شما کامنت گذاشته!!! واقعا شرم‌آور است
    لطفا اگر می‌توانید این کامنت را حذف و یا ویرایش کنید
    من این متن را خوانده بودم ولی هیچ کامنتی نگذاشتم
    اگر هم بخوام کامنت بذارم روحیه انسان دوستانه اون جوون رو تحسین می‌کنم و همچنین ستایش می‌کنم رهبر معظم انقلاب را که دارای چنین اندیشه‌ای بوده است
    (اگر صلاح می‌دونید این کار زشت رو علنی نکنید، باعث تیره شدن فضای وبلاگ‌نویسی میشه)
    شما بهتره ازخودتون به چند دلیل بدتون بیاد و متنفر باشید
    1- خیلی تو نـخ مردم بودن و به اصطلاخ فضولی و کنکاش کار خوبی نیست که اونم فقط تو کشور ما و مانند امثالهم .
    2-به همه چیز اشاره کردید جز اون دخترایی که تو قسمت آقایون چرا نشستند که
    نشان از ضعف جنسی شما می دهد
    3- بعضی ها روش و فریباشان آمدن به قسمت آقایون و تو رو دروایسی انداختن آنهاست
    4- در کجای قران و شریعت آمده که مردها بادید جایگاه خودشان را به زن بدهند
    5- حرف بدون فکر شما فقط برای سالمندان نافذ است .
    6- بهتر بجای بیکاری و مسئله ساختن برای خودت دنبال سوژه های بهتر باشید
    7- از همه زوایا نگاه کن خدا شما را ببخشد
    ..................................................................................................
    سلام ممنون از نظرات دلسوزانتون.
    اول اینکه من نخواستم فضولی کنم. این صحنه را همه میدیدن و من هم مثل بقیه ایستاده بودم و نگاه میکردم.
    دوم اینکه من تو جایی از متن ننوشته بودم به دخترایی که تو قسمت آقاییون بودم. نمیدونم شما کجا خوندید...در ضمن من برای اینکه این فکر پیش نیاید نوشتم خانمی همراه فرزند و همسرش...والا مشخص است که یک خانم تنها باید برود در قسمت خانم ها
    فرقی بین خانم و آقا نیست. منظور من نبود انسانیت است حالا میخواهد یک سالمند باشد یا یک پسری که پایش شکسته است یا یک خانمی که بچه به بغل دارد...
    هدف من از این نوشته اینه که به ظاهر افراد نباید نمره داد بلکه باید به انسانیتشان نمره داد...
    منتظر نظرات زیبایتان هستم
    سلام
    پستتون بسیار عالی و زیبا بود ...
    موفق باشید
    این روزها اکثر ما به دنبال فخر فروشی و تجملات و ... هستیم تا انسان بودن. یه نگاهی به خودمون بندازیم شاید خودمون هم بارها همچین رفتاری رو تکرار کرده باشیم
  • از بلاگ تا افلاک
  • سلام دیگر خبری از شما نشد
    یاحق
    سلام حسن جان!
    فوق العاده بود!
    دستت درست!
    فی امان الله
  • عروس خورشید
  • سلام وبلاگ با ارزش و جالبی دارین
    لطفا اگه میشه منو با نام عروس خورشید لینک کنید و اگه افتخار میدین خبرم کنید تا منم شما رو لینک کنم منتظر حضور گرمتون در وبلاگم هستم
    اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای انشاءالله
    به امید ظهورش صلوات

    اولا تبریک میگم برای قالب جدید فوق العادست
    ثانیا
    خدارو شاکرم در شهر قشنگ و گرم ومهربانی زندگی میکنم که وقتی ده تا زن با بچه بغل هم سوار اتوبوس شلوغ بشن هنوز راه نیفتاده مستقر شدن روی صندلی ها
    اینو با چشای خودم دیدم
    اینا باعث میشه اب شور قم برای من بوی حوض کوثر بده
    هم جالب و هم جلب...........
    اگر از روی ظاهر قضاوت نشود مشکلات شکلات می شود
    با کدام اجازه و جرات به خودمان مقام قضاوت می دهیم ؟؟مجهول است..............
    سلام دوست عزیز از این دسته آدمها کم نیستندکه از حق خودشان بگذرند وبه دیگران هدیه دهند البته از نفرات اول نیز خیلی هستند موفق وپیروز باشی
    سلام
    گفتنی ها را گفتید
    فقط خواستم قالب جدید رو تبریک بگم
    بسیار زیباست
    یاعلی
    اینجا خیلی شیک و عالی شده!!!
    راستی جی میل ساختید؟
    منظورم مستند شهید چمران بود نه گفته ی خاصی با این حال کتاب چمران به روایت همسر شهیدو بخونید
    سلام دادش حسن!!ببخشید که دیر اومدم داداش! آخه قم تشریف داشتم و عهد بسته بودم که اونجا هیچ کاری انجام ندم!!!!!!!!!!!!!!!!!!(حالا بگو مثلا وقتی قم نبودی چه کردی که حالا وقتی رفتی دیگه نمی تونستی انجامش بدی؟!!!!!!!!)
    راستی داداش دقیقا نفهمیدم !! منظورت این بود که با هم کار فرهنگی کنیم یا نه همین جوری که الان داری پیش میریم!!؟
    در هر صورت منئ پایه ی کار فرهنگی هستم!حالا چه تکی چه گروهی!!!!!!!!!
    با اعتماد به نفس کامل این رو میگم که من تب فرهنگی دارم!!!این تب هم پایین نمیاد الا با کار فرهنگی!!!
    توی کامنتت گفتی بازم بیا پیش ما!!!مگه شما چند نفرین!!
    بازم بیاین پیشم!
    سلام ازاین اتفاقها برای همه مان هروز می افتد کاش تامل کنیم کاش... ممنون
    حسن آقای عزیز سلام

    با افتخار شمارو لینک کردم
    شما هم قابل دونستید بفرمائید

    در پناه حق و در سایه ولایت
    سلامت و سعادتمند باشی
    سلام
    موفق باشید
    لطفا این سایت را اطلاع رسانی کنید:
    www.abuzariyon.ir
  • فدایی ولایت
  • سلام

    خوش بحالت چقد زیبا با یه جمله از امام درس گرفتی و ...

    ای کاش...
    من امشب...
    بی خیال
    نمیتونم ادامه بدم


    دعام کن - یاعلی
  • پیرزن خنزر پنزری
  • خیلییی خوشمان آمد. سپاس
    از تهران بد ندیده ام اما بدم می آید
    آدمهای تهران خوبند اما خوبی ندیده ام.
    مشکل بعضی از ما ها اینه که فقط دنبال راحتی خودمونیم.به قول حاج آقای پناهیان سختی روح انسان رو بزرگ می کنه...اگه همین یه جمله ساده رو آویزه گوشمان کنیم.با این جور مسایل راحتتر کنار میایم اون موقع وقتی یه خانم بچه بغل می بینیم بدون هیچ معطلی پامیشیم و با رضایت کامل جامونو می دیم بهش.
    یاعلی مدد
    سلام علیکم
    آقا حسن قالب جدید مبارک.چه عجب بالاخره بی خیال اون قالب شدی؟ولی به هر حال خیلی قشنگ و جالبه.
    دستت درد نکنه
    با سلام با پستی با عنوان داستان های زشت ب روزم و منتظر نظرات ارزشمند شما
    سلام مهربان ، ممنونم ازم سوال کردی نظرم را در مورد آیه ی شریفه ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ بگویم که این خود باعث شما کمی در این مورد تدبر وتامل نمایم.

    آن چه که من فهمیدم این است که هدف از خلقت جن و انس این بود تا پروردگار قدرت خود را در کائنات به معرض نمایش گذاشته و با عبادت او به تکامل برسیم . با عبادت و پرستش معبود یکتا و بی همتا و پیروی از نیکی ها به برترین جایگاه یعنی سعادت دنیا و آخرت خواهیم رسید و ما تنها موجواتی هستیم که خداوند به خاطر آفرینش ما به خود آفرین گفت .
  • باران بانو
  • باریکلاااااااااااااااااا واقعا پست قشنگ و جالبی بود.
    همیشه برعکس اون چیزی میشه که فکر میکنیم !
    عالی بود عالی
    سلام علیکم
    ممنون وبلاگتون واقعا زیباست من تقریبا هر روز سر می زنم و از سرعت آپ کردنتون متشکرم.
    "روتین های یک طلبه"...بابا بیچاره تهرانی ها!بابا لا اله "الا" الله.
    سلام ممنون که اومدین.لطف دارین
    درضمن از راهنماییتون( پست ثابت)متشکرم،آخرش نوشتم ثابته
    آپ کردین خبر بدین
    موفق باشین
  • روتین های یک طلبه
  • سلام...
    بنده مکررا با این صحنه برخورد کردم...
    وقتی پست چهارشنبه سوری رونوشتم از طرف بچه های تهران خیلی به من حمله شد...
    شعر شهریار که درباره تهران وتهرانی گفته رو حتما مطالعه کنید.
    خدایا عاقبتمونو به خیر کن
    سلام

    موضوع جالبی انتخاب کردین .
    نوشتنش بنظرم یه کم جرات هم میخواد.
    حقیقتی که هممون از خاطر بردیم.ملاک کی دیگه تقواست؟
    همه باپول و شهر و مقام و...میسنجند معیار انسانیت رو..
    شاید توی زبان بگن نه اینطور نیست اما خیلیا ته دلشون و موقع عمل که میاد اینطورن.
    حتی متاسفانه ادمهایی که خودشون از ایمان دم میزنند.
    همه میگن ایمان خوبه ولی سر بزنگاه هیچ نگاه نمیکنن ببینن ایمان داره یا نه حالا توی استخدام توی ازدواج توی ساده ترین روابط حتی که یکیشو شما گفتین.

    جای تاسف هستش

    موفق باشید
    سلام...
    "ما برای شما معیارهایی معرفی می کنیم که

    به واسطه آن ها بتوانید به راحتی آب خوردن

    مدیران خیلی استراتژیک ولایت خود را بشناسید و حتی

    به دیگر ولایات صادر کنید! زنهار!..."

    سلام مهربان / چه خوبه که همه ی ما به این نکته های ریز توجه کنیم . اونوقت می تونیم آرام آرام خودسازی کنیم . بعد جامعه را . که فرهنگ ما نمونه شود .
    یه وقتایی تو خیابونای تهران دلم واسه آدما تنگ میشه مخصوصا وقتی خیلی شلوغ باشه!!!
  • فانوس دریایی
  • سلام
    ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام
    خواستم بگم
    این خیلی برای من جالبه که همه ایرانی هستیم ولی احساساتمون نسبت به همدیگه رو,شهر محل زندگی مون تعیین میکنه!...
    وقتی میشنوم:تهرانی و شهرستانی , ناخودآگاه یاد اصطلاح "عرب و عجم" میفتم که در عصر جاهلیت استفاده میشده...

    منظور بدی ندارما!همینجوری میاد تو ذهنم!...
    ولا غیر
    سلام.انشاالله کربلایی بشی

    خوشحال میشم نیم نگاهی به سنگرحقیر بندازید.باشعر"خداحافظی ازکربلا" به روزم

    یاعلی
  • فاطمه (هموطن)
  • سلام داداش به روزم بدو بیا
    یا علی
  • کوچه امید
  • با مطلب جدید آپم
    متنت جالب بود. ربط جمله امام خمینی رو با کل مطلب و "زندگی به سبک غربی" چی بود؟
    بسمه تعالی
    با مطلبی با عنوان شهدا شرمنده ایم" بروزم .خواهش می کنم اگه نظر هم ندادین حداقل بخونین و اطلاع رسانی کنید.
    یا حق.

    در ضمن خودمونی:بچه های تهران بی معرفتند خیلی کم
  • پرستوی مهاجر
  • انشالله دلسوز بودن برای دیگران و خدمت به خلق الله روزی مان گردد.

    ابراهیمی بت شکن لازم است تا بشکند این بت های لباس و سمت و پول و منصب و ... را .
  • راستی حق دوست
  • خوبه تو به خودت اومدی ما چیکار کنیم که فقط تو مترو رفتنی اینطور نیستیم تمام زندگیمون شده این مدلی.مطلبات مثل همیشه یک یکه. یک هفته با شهدئا به روزم حال داشتی سر بزن .
    ممنون خیلی جدید و آموزنده بود
    موضوعش جدید نبود اما متن کارتون مشخص بود که تازه هستش و واقعا درسی براتون شده
    در پناه حق...
    پست خوبی بود
    قالب وبلاگتون هم خیلی خوب شده!
    من هروقت بحث کوخ نشینی و کاخ نشینی میاد یاد مستند شهید چمران می افتم . همون که اسمش خان گزیده هاست.فک کنم موقع دیدنش گریه کردم. رابطش؟ نمی دونم خودتون پیدا کنید.
  • بنده حقیر خدا
  • اِنَّ اکرمکم عند الله اتقاکم

    سلام
    خیلی خوب نوشتید.
    نمی دانم چرا دیگر کمتر کسی مثل این مرد شهرستانی پیدا می شود!
    نمی دانم چرا غرورمان به تحصیلاتمان شده!
    نمی دانم چرا...

    التماس دعا
    یاعلی
    سلام
    خیلی جالبه
    میدونین چرا؟
    آخه منم تو آپم البته قسمتی از آپم به موضوع شما پرداختم..
    من خوشحال شدم ولی اگه شما نارتحت شدین که ناخواسته شبیه آپ شما شده،معذرت میخوام
    هر روز زندگی مون یه تجربه جدید بهمون اضافه میشه مهم اینه که تجربه های بدو تکرار نکیماین خیلی خوبه که شما و اون آقا متوجه شدین بقیه افراد داخل مترو باید دنبال فرهنگ گم شدشون باشن..
    به شما هم بخاطر انتخاب این پست تیریک و خداقوت میگم..خیلی خوب بود
  • مهمان خدا
  • سرعت و تکنولوژی در کلانشهر تهران
    مردم رو بدبخت کرده....
    انقد که برای درد های هم وقت ندارند
    داستان رو خوب نوشتید
    نظم منطقی در جریان بود
    احسنتم.
    بابا ماشاالله به این سرعت آپ کردن
    راستی ببخشید من قول میدم همین امشب برای خوندن پستتون بیام

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">