رسانه های غربی چگونه دروغ میگویند؟
رسانه های غربی چگونه دروغ میگویند؟
اپیزود اول:
مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف آنها میدود و با سگ درگیر میشود . سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد.
فردا در روزنامه ها می نویسند :
یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد
اما آن مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم
پس روزنامه های صبح می نویسند:
آمریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد .
آن مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم
از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی
من اهل کشور مصر و مسلمان هستم
فردای آن روز روزنامه ها این طور می نویسند :
یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!
اپیزود دوم:
یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!
ندا آقا سلطان به دست مزدوران رژیم کشته شد!
بشار اسد مردم کشور خودش را به قتل میرساند!
غرب به دنبال گرفتن حقوق مردم سوریه وارد میدان شده است!
ایران یک کشور تروریست است!
حقوق زنان در ایران رعایت نمیشود!
دانشجویان دختر مسلمان در غرب حق درس خواندن ندارند!
آزادی بیان در ایران وجود ندارد!
مردم ایران از حکومت رضایت ندارند!
مردم افغانستان و عراق تروریستند!
مردم مینمار باید کشته شوند!
اسرائیل مدافع حقوق بشر است!
مردم فلسطین باید از سرزمینشان بیرون روند!
گرانی های اخیردر ایران به دست سران حکومت در ایران رخ میدهد!
این قصه ادامه دارد......
...........
اگر میخواهید خدای نکرده خبر دروغی را باور نکنید و هنگام شنیدن خبری دچار سردرگمی نشودید حتماً برای آشنایی با تاکتیکهای عملیات روانی دشمن به ادامه مطلب مراجعه نمائید
تاکتیکهای عملیات روانی در جنگ نرم
سانسور Censorship
سانسور عبارت است از حذف عمدی موادی از جریان عبور آگاهیها، به منظور شکل دادن عقاید و اعمال دیگران، این حذف عمدی میتواند به دو شکل صورت پذیرد. سانسور در سادهترین معنیاش، رسیدگی و آزمایش پیامهای کثیرالانتشار توسط اولیای امور به جهت بازداشت موادی است که از نظر آنان نامطلوب است. این شکل سانسور، همان ایجاد مانع قبلی با عملی جهت جلوگیری از انتشار مواد نامطلوب است که مثلاً میتواند شامل حذف واژهها، عبارات یا جملاتی خاص، توسط سانسورگر باشد.
اخبار کنترل شده:
شکل خفیفی از سانسور نیز که اخبار کنترل شده نام گرفته، وجود دارد. در اخبار کنترل شده، توزیع اطلاعات به طریقی است که حافظ حداکثر منافع توزیعکننده باشد. دولتها، اصناف و دیگر دیوانسالاریها، غالب اوقات در کنترل اخبار مقصر قلمداد میشوند.
سانسور برون قانونی:
سانسور برون قانونی سانسوری است که خارج از کنترل قانونی یا قدرت قانونی باشد. چنین سانسوری میتواند داوطلبانه باشد. مثل وقتی که سردبیری، عبارت یاواژهای را از دست نوشته خود حذف میکند چرا که احساس میکند از ذوق سلیم به دور است یا کتابداری که کتابی را از دور خارج میکند، بدین علت که به نظر او قبیح و اهانتآمیز است و وی مطالب قبیح و اهانتآمیز را دوست ندارد.
از یک لحاظ سانسور برون قانونی میتواند غیرداوطلبانه باشد مانند وقتی که سانسور خود پاسخی به فشارهای اقتصادی، سیاسی یا فشارهای دیگری از این قبیل است. مثلاً یک ایستگاه رادیو- تلویزیونی ممکن است انتقاد از مقامات دولتی را به علت تهدیدهای واقعی یا احتمالی، از جانب آن مقامات در خصوص تمدید مجوز مسکوت گذارد.
تحریف Disortion
یکی از رایجترین شیوههای پوشش خبری و مطبوعاتی،تغییر متن پیام به شیوههای مختلف از طریق دستکاری خبر است. در مسئله تحریف، سه پدیده به چشم میخورد که عبارتند از: تعدیل، شاخ و برگ دادن و جذب. یک خبر در حین انتقال از شخصی به شخص دیگر به تدریج کوچکتر از گذشته، قابل فهمتر و از نظر بازگو کردن، سادهتر میشود. در حین فرآیند انتقال متوالی بسیاری از جزییات اصلی خبر کمکم تعدیل میشوند، تجربههایی که در مورد تحریف انجام شده است، نشان میدهد که بسیاری از جزییات موجود در ابتدای زنجیره انتقال به شدت حذف میشوند.
هر بار که خبر تحریف شده نقل میشود، میزان جزییات، هر چند باکندی، کاهش مییابد. در همان زمانی که فرآیند تعدیل انجام می گیرد، شاخ و برگهای دیگری به خبر اضافه میگردد.
ساختن یک یا چند دشمن فرضی To Make a supposed Enemy
این یکی از شیوههای قدیمی سیاسیون کهنهکار است که قدرت را در اختیار دارند و برای بقا و ماندگاری در حکومت از آن استفاده میکنند. این شیوه به مطبوعات نیز رخنه کرده است. در این شیوه سعی میشود تا سایر رسانهها و مطبوعات یا سایر سیاستمداران و یا سایر احزاب را در چشم مخاطبان خود، به شکل یک دشمن نشاندهند. همیشه داشتن یک دشمن فرضی میتواند اقدامات طرف مقابل را محق و معتبر جلوه دهد و زمینه را برای هر نوع اقدامی فراهم آورد. استفاده از این شیوه خود میتواند برای متحد کردن افراد داخل یک کشور نیز مفید واقع شود.
پاره حقیقتگویی To release a part of truth
گاهی حادثه، خبر یا سخنی مطرح میشود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعهای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود جهت و نتیجه پیام، منحرف خواهد شد. این از رویههای رایج مطبوعات است که معمولاً متناسب با جایگاه و جناح سیاسی که به آن متمایل هستند، بخشی از خبر نقل و بخشی را نقل نمیکنند. این شیوه به خصوص در انتشار نظرات رهبران سیاسی متداول است.
به طور کلی از دید روزنامهنگاران یک خبر هنگامی کامل است که عناصر خبری در آن به شکل کلی مطرح شوند. اما چنانچه یکی از عناصر خبری- چگونه؟ کجا؟ کی؟ چه کسی؟ چه چیزی؟ چرا؟ – در خبر بیان نگردد، خبر ناقص است. که در این تاکتیک، حذف یکی از این عناصر به عمد صورت میگیرد. درنشریات برای جلب نمودن نظر خواننده به تیتر خبر، از این تاکتیک استفاده مینمایند.
محک زدن To Test for Confirm
برای ارزیابی اوضاع جامعه و طرز تفکر مردم جامعه درباره موضوعی خاص که نسبت به آن حساسیت وجود دارد و یا دریافت بازخورد نظر حاکمان و یا گروهی خاص یا صنفی از اصناف جامعه، خبری منتشر میشود که عکسالعمل به آن، زمینه طرح سوژههای بعدی قرار میگیرد عوامل تبلیغاتی سعی میکنند برای دریافت بازخورد نظر گروهی خاص و یا حتی افراد جامعه، با انتشار یک موضوع عکسالعمل آنها را مورد ارزیابی قرار دهند و سیاستهای آینده خود را نسبت به آن طراحی کنند.
تاکتیک محک زدن به نوعی، تاکتیک بازگشتی هم هست و به افراد خاص بر میگردد و جامعه محدودتری را در نظر میگیرد. اما بازخورد بیشتر به جامعه و عوام بر میگردد. مثلاً برای ارزیابی نظر مردم ایران راجع به رابطه با آمریکا، خبری منتشر میشود تا پس از محک زدن آن، موضوعات جدیتری را در این باره منتشر سازند.
ادعا به جای واقعیت To truthPretention instead of trath
رسانههای خبری برای دستیابی به اهداف مورد نظر خودگاهی ادعاهایی علیه افراد، گروههای مختلف و رسانههای رقیب مطرح میکنند و آنان را مجبور به پاسخگویی مینمایند. در واقع در این روش، اخبار مخابره شده و یا به چاپ رسیده نوعی ادعا به جای واقعیت را در ذهن مخاطب تداعی میکند و با استفاده از کلماتی نظیر «ادعا» منبع خبر سعی میکند اولاً خبر را از دست ندهد، در ثانی صحت و سقم خبر را به گردن منبع مدعی آن انداخته، ثالثاً چنانچه خبر مورد تأیید قرار گرفت، اعتبار پخش آن را نصیب خود کند و در نهایت پیامی را که مدنظرش میباشد به همراه خبر القا نماید.
اغراق
عوامل تبلیغاتی با بهرهگیری از این شیوه دست به پخش مطالب مبالغهآمیز میزنند. آنها سعی میکنند مطالب کوچک را بسیار بزرگتر از آنچه وجود دارد جلوه دهند و همچنین قادرند از مطالب بزرگ به شکلی ضعیف و در زمان، مکان و جایگاهی که به چشم نمیآید، بهرهبرداری کند.
تفرقه
شاید بتوان تفرقه را یکی از مؤلفههای عوامل قبلی دانست که با استفاده از آنها عامل تبلیغاتی سعی میکند بین جامعه مخاطبان خود با مرزبندی و جناح بندیهایی که در اکثریت موارد کاذب هم میباشد، مطالبی را پخش کند تا پتانسیل و توان آنها را کاهش دهد.
ترور شخصیت
در شیوههای جدید، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمانهایی که نتوان فردی را ترور فیزیکی کرد و یا نباید افراد مورد ترور فیزیکی قرار گیرند، سعی میکنند از طریق عوامل تبلیغاتی جنگ روانی و با استفاده از وسایل ارتباط جمعی، شخصیتهای مطرح و موثر در جناح مقابل را به زیر ذرهبین کشیده و با بزرگنمایی نقاط ضعف آنان را ترور شخصیت نماید.
شایعه (Rumour)
زمانی که جریان این خبر از بین افرادی شروع میشود که از حقیقت موضوع دورند، شایعه آغاز میگردد و تکرار آن بدون ارائه برهان و دلیل ادامه مییابد تا تقریباً بسیاری از مردم آن را باور میکنند و در نهایت شیوه معینی برای ترویج آن پیش گرفته میشود، شایعات زمانی رواج مییابند که حوادث مربوط به آن در زندگی افراد از اهمیتی برخوردار باشند یا در مورد آنها خبرهای صریح پخش نشود و یا اینکه خبرهای مربوط به آنها مبهم باشند.
تاکتیک شایعه
شایعه در جایی ایجاد میشود که خبر نباشد و یا خبر از منابع موثق منتشر نگردد. از جمله اولین عناصری که در بحث شایعه مطرح میباشند، موضوع، مکان و زمان شایعه است. یک شایعهساز ماهر به خوبی میداند که شایعه وی باید موضعی باشد که حساسیت بالای جامعه را در زمان و مکان مناسب به خود اختصاص دهد. رابطه بین موضوع، زمان و مکان میباید در پخش یک شایعه به خوبی درک و احساس گردد.
هر شایعه در برگیرنده بخش قابل ملاحظهای از واقعیت میتواند باشد، اما ضریب نفوذ آن نیز تحت تأثیر سه عامل دیگر میتواند افزایش بالایی پیدا کند، که این عوامل عبارتنداز: تسطیح، همانند سازی، برجستهسازی.
تسطیح
در تسطیح، شایعهساز سعی میکند عوامل حاشیهای و جنبی یک موضوع را از بین ببرد و موضوع شاخص را نمایانتر کند. حذف مطالب حاشیهای شایعه و حذف مطالب کماهمیتتر عامل تسطیح را شکل میدهد. در این جا موضوع شایعه نماد وسیعتر و بزرگتری پیدا میکند و یا به تعبیر دیگر تنها موضوع شاخص جامعه میشود
همانندسازی
در همانندسازی نوعی فرافکنی صورت میگیرد. موضوعی در ذهن مخاطب عینیت پیدا کرده و مخاطب نسبت به آن آگاهی دارد. در این نوع شایعه، استفاده از تاکتیک بکگراند میتواند عنصر شایعه را تقویت کند.
برجستهسازی، بزرگنمایی
نمودار شدن عنصر اصلی شایعه همان برجستهساز و واضح کردن موضوع اصلی است. برجستهسازی زمانی اتفاق میافتد که شما بتوانید با تسطیح عناصر حاشیهای خبر را حذف و با مبالغهای که در خبر انجام میدهید، آن را در حد معقول بزرگ جلوه دهید.
شایعات در زمان جنگهای نظامی سه دسته هستند و دارای سه کاربرد میباشند:
شایعات تفرقهافکن
در این نوع شایعه سعی میشود در موانع دشمن ایجاد شکاف نمایند و با بیان تشنجات بین افراد دشمن آنها را ضعیف کنند. این نوع شایعه در بازیهای سیاسی کاربرد وسیعی دارد.
شایعات هراسآور
در این نوع شایعه با اعلام کشتههای وسیع و پخش آن در بین نیروهای دشمن میتوان ناامیدی را در بین آنها افزایش داده و آنها را ضعیف نمود.
شایعات امیدبخش
این نوع شایعات باعث ایجاد روحیه و انسجام در بین نیروهای خودی شده و کاربردی وسیع دارد.
نیل پستمن در کتاب خود تحت نام «زندگی در عیش، مردن در خوشی» شایعات را به سه دسته تقسیم میکند:
شایعات آتشین
شایعهای است که یکباره شکل میگیرد، همه جامعه را تحتالشعاع قرار میدهد و اثری کوتاهمدت دارد. کاربرد این نوع شایعه بیشتر در زمان جنگ نظامی است. استفاده از آمار و ارقام و بزرگ نشان دادن آن ها، مسیر شایعات آتشین است. به معنای دیگر شایعات آتشین با ارقامی بسیار بزرگ ولی فقط در یک مقطع وارد میشوند، تأثیر آنها عظیم است ولی مقطعی است.
شایعات خزنده
شایعاتی هستند که همراه با تاکتیکهای قطرهچکانی، مرحله به مرحله میتواند مسیر یک شایعه را در ذهن افراد یک جامعه طراحی کند. این شایعات دراز مدتتر از شایعات آتشین هستند و پیچیدگیهای بیشتری نیز دارند.
شایعات دلفینی
آن نوع از شایعات هستند که به تناسب زمان آشکار میگردند و بلافاصله پس از تأثیرگذاری برای مدتی پنهان میشوند و دوباره با ایجاد زمینه و انگیزه خود را آشکار میکنند. به گفته پستمن این شایعات، شایعات غواصی میباشند. در این نوع شایعه از آنچه که در گذشته اتفاق افتاده در زمانهایی که کاربرد آن اقتضاء میکند، استفاده میکنند. گاهی مطالبی را آشکار و گاهی مطالبی را پنهان مینمایند.
تاکتیک ماساژ پیام Spinning The Message
انواع بیشماری از فریب و خودفریبی در انبوه دادهها و اطلاعات و دانشی که هر روز از کارخانه کار فکری دولت به بیرون جریان مییابد، دیده شده است که به ماساژ پیام معروف است. تاکتیک حذف، تاکتیک کلی بافی، تاکتیک زمانبندی، تاکتیک قطرهچکانی، تاکتیک موجی و تاکتیک تبخیر از جمله تاکتیکهای ماساژ پیام به شمار میآیند.
تاکتیک کلی بافی Generality Tactic
تاکتیک کلیبافی تاکتیکی است که در آن جزئیاتی که ممکن است مخالفت اداری یا سیاسی را برانگیزد را با لعابی از مطالب غیرواقعی میپوشانند. در پخش این تاکتیک سعی میشود بدون توجه به مسایل اصلی و عمیق در خبر و بدون ریشهیابی به موضوعی که منعکس میشود به حواشی آن پرداخته شده، به خبر لعاب بزنند و شاخ و برگ آن را اضافه کنند و خواننده را در سطح نگه دارد. و توجه وی را کمتر معطوف به عمق مطالب نمایند. این تاکتیک بیشتر در پخش بیانیههای وزارت امور خارجه و یا دستگاه دیپلماسی خارجی کشورها مورد استفاده قرار میگیرد، که در آنها از شیوه بیحسسازی مغزی استفاده شده است.
تاکتیک زمانبندی Timing Tactic
مرسومترین مصداقی را که میتوان برای تاکتیک زمانبندی مثال زد، تأخیر در پخش خبر میباشد، به نحوی که دیگر پیامگیر نتواند کاری بکند. این شیوه در بسیاری از موارد التهاب و اشتیاق مخاطبین را برای شنیدن خبر از منابع موثق مهیا نموده و در بخشی دیگر زمینه پخش شایعات را نیز فراهم میکند.
تاکتیک حذف Omission Tactic
براساس این تاکتیک قسمتهای مهمی از خبر به دلایلی که از پیش طراحی شده و به شکلی هدفمند حذف میگردد تا زمینه را برای پخش تاکتیک شایعه مهیا نماید. در این تاکتیک پخشکننده خبر (رسانه) میداند که با پخش قسمت ناقصی از خبر سوالاتی، در ذهن مخاطبان ایجاد میشود که این سؤالات چنانچه پاسخ گفته نشود، زمینه پخش شایعات را فراهم میکند.
تاکتیک قطرهچکانی Dribble Tactic
دادهها، اطلاعات و دانش به جای آنکه در سندی واحد نوشته شود در این تاکتیک دستهبندی شده و در زمانهای گوناگون و به مقدار بسیار کم ارائه میگردد تا هم مخاطب نسبت به منبع خبر اعتماد پیدا کند و هم نسبت به آن اعتیاد پیدا کند و منتظر پخش اخبار از مجرای مورد نظر گردد. در این شیوه الگوی رخدادها تجزیه میشود و از دیدگیرنده مخفی میماند.
تاکتیک دروغ بزرگ یا استفاده از دروغ محض Lie Tactic Big
این تاکتیک قدیمی و سنتی میباشد، اما هنوز هم مورد استفاده فراوانی در رسانهها دارد و عمدتاً برای مرعوب کردن حریف و یا حتی برای مرعوب کردن افکار عمومی مورد استفاده قرار میگیرد. یعنی پیامی را که به هیچ وجه واقعیت ندارد، بیان میکنند. معروفترین مورد استفادهای که از این تاکتیک شده، در زمان هیتلر و توسط گوبلز بوده است.
فوریت بخشیدن ساختگی به خبر To Create High Priority For A News
تأکید بر انتقال سریع و لحظه به لحظه پیام و افزایش کمیت آن یکی دیگر از شیوههای مطبوعاتی است. هدف از این شیوه ایجاد نوعی طوفان مغزی برای مخاطب نسبت به سوژه مورد نظر و ایجاد نوعی ایزوله کردن خبری مخاطب نسبت به دیگر منابع خبری از طریق ایجاد این اطمینان در مخاطب است و این مطلب را میخواهد القا کند که این مطبوعه در سریعترین حالت ممکن، قادر است اطلاعات را به مخاطب برساند.
این تاکتیک برای کمتر تعمق کردن مخاطب بر اخبار نیز به کار گرفته میشود.
پیچیده کردن خبر برای عدم کشف حقیقت To Tangle a Canard
امروزه شیوه پنهان کردن حقیقت، محرمانه نگهداشتن آن نیست زیرا که ذات خبر فرار است و به محض یافتن مجرایی، به داخل جامعه نفوذ پیدا میکند. اعتقاد بر اینست که زمانی که یک رسانه قصد دارد یک خبر را پنهان کند لازم است با دادن اطلاعات متنوع و زیاد، حقیقت و موضوع را به گونهای پیچیده کند که مخاطب از پیگیری آن خبر صرفنظر کند.
برای پنهان ماندن حقیقت، موضوع آنچنان با اخبار و اطلاعات فراوان و گاه ضد و نقیض، پیچیده و مغلق بیان میشود که مخاطب نتواند از لابلای مطالب به حقیقت دست یابد.
افزایش قابلیت تصدیق خبر از طریق چیدن خبر ساختگی و نادرست در میان چند خبر درست Proper To Take The News Out Of Its Context
این خصوصیات مستمر چند موج رادیویی مانند بی.بی.سی است که همواره از این شگرد استفاده کردهاند. در این شیوه، نظر مخاطبان به اخباری کاملا صحیح جلب میشود و پس از ایجاد اطمینان اولیه نسبت به این منبع، یک خبر نادرست اعلام و القاء میشود.
استفاده از دو خبر واقعی برای طرح یک خبر ساختگیTo use Two Factual News Items In Order To Legitimize A False News
ارتباط بخشیدن بین دو واقعه، نتیجهگیری غلط و غیرواقعی از آن، از شیوههای دیگر در مطبوعات و خبرگزاریها و رادیوها به شمار میرود. مثلاً رادیو بی.بی.سی اعلام میکند که دو هیات سیاسی از آمریکا و ایران همزمان در سوریه با مقامات سوری دیدار و گفت و گو کردند. در این پیام هدف اصلی، القاء خبر ارتباط بین این دو هیأت سیاسی در سوریه و تضعیف دولت جمهوری اسلامی است.
استفاده از عاطفه گیرندگان پیامTo Play On The Emotions Of The Audience
در این روش تلاش میشود تعابیری در خبر مورد استفاده قرار گیرد که به کارگیری آنان احساس عاطفی مخاطبان را به طور ساختگی تحریف و تهییج کند. کلماتی نظیر تبعیض، ظلم به زنان، فشار بر کودکان، شکنجه، بازجویی، توطئه، خفقان، نسلسوزی، دولت ستیزی، قانونستیزی، فجایع بشری و مانند آن میتواند احساسات یک مخاطب را برانگیخته نماید. موضع زنان و کودکان همیشه میتواند در این روش کارآمد باشد. پخش برنامههای تلویزیون و استفاده از عکسهایی که کودکان را در وضعیتی بسیار بد نشان میدهد، همچنین استفاده از زنان به عنوان عناصر زجرکشیده در اخبار میتواند در مسیر ایجاد هیجان بسیار مؤثر و پرنفوذ باشد.
استفاده از خبر برای تبلیغات Promoting Special Interests Through News
وقتی خبری از رسانهها منتشر میشود، نیازی به اثبات آن وجود ندارد. چرا که اولین اصل برای دهنده پیام اینست که ادعایی که کرده، اصل میباشد. منبع خبر زمانی که خبری را میدهد، هیچگونه تلاشی برای اثبات آن نمیکند و مدنظر او اطلاعرسانی صرف است. در مورد خبر اگر کسی فکر کند یا ادعا کند که خبر درست نیست، لازم است برای رد آن مدرکی ارائه دهد.