مسلم امروز را دریاب
اگر میخواهی کوفی نباشیم
باید بدانیم تا وقتی "حسین" نیامده، "مسلم" ولی امر است.
- ۱۱ نظر
- ۲۵ آبان ۹۲ ، ۰۶:۲۸
اگر میخواهی کوفی نباشیم
باید بدانیم تا وقتی "حسین" نیامده، "مسلم" ولی امر است.
بروید نه، برویم
امام خامنه ای(ع):
فرق رهبر وآدرس دهنده این است که آدرس دهنده، مىگوید براى رسیدن به فلان جا، از این راه بروید، چند کیلومتر را طى کنید، بعد بپیچید، تا به فلان مقصد برسید. این، آدرس دادن وراهنمایى کردنِ از دور است. رهبر، آن کسى است که وقتى مىگویند چشمه ومرکز مقصود کجاست، دست طرف را مى گیرد، مى گوید برویم. این، رهبر است. رهبر ما هم که رهبر شد، این طورى شد.... امام، منتظر کسى نماند ورفت. خاصیت این «برویم»، آن است که مردم دنبال آدم بیفتند...امروز، رهبرى روحانیت به این است که به مردم بگوید «برویم»؛ نگوید «بروید».
دیدار با روحانیون یزد۲۹/۸/۶۳
"عمارها"، کمی هم اتوبوس سوار شوید
این روزها به افرادی که با روشنگری های خود مردم را آگاه میکنند در اصطلاح "عمار" میگویند. در این میان شاید افرادی نیز بیشتر مطرح شده باشند، افرادی که با سخنان گیرا و موضع گیری های به موقعشان، نقش مهمی در جریان های فکری جامعه ایجاد میکنند.
همه ما بر این امر واقفیم که برگزاری سخنرانی ، شرکت در همایشها میتواند در گفتمان سازی انقلابی مفید باشد اما آیا همین حد کافی است!
تا کنون این گفتمان سازی چقدر در سطح جامعه فراگیر شده است؟
چه افرادی باید این گفتمان و نظریه ها را اجرایی کنند؟
نحوه اجرایی کردن این گفتمان سازی باید از چه راهکارهای هنری صورت بگیرد؟
اگر شهدای ما الگوی ما هستند، با نگاهی به سیره عملی شهدا به این نکته میرسیم که یکی از علل پیروزی جوانان ایرانی در هشت سال دفاع مقدس، اخلاص فرمانده هان و همقدم شدن آنان با سربازان در خط مقدم بوده است. به طوری که یک فرمانده در عین حالی که وظیفه فرمانده بودن خود را به خوبی انجام میدهد و راهبرد های جنگ را برای سربازان و افسران خود تبیین میکند، همزمان بندهای پوتین های خود را محکم میبندد و پا به پای افسران به خط مقدم میشتابد.
آیا این روزها فرماندهان جنگ نرم یا همان "عمارها" تنها ایده پردازی میکنند و یا اینکه در خط مقدم جبهه هم مشغول فعالیت هستند؟
آیا فرماندهان امروز مثلا وقتی میگویند که در حوزه سینما کم کاری شده است با خود اندیشیده اند که خودش و یا حتی شاگردانش چند فیلم یا سریال تولید کرده اند؟
آیا فرماندهان امروز وقتی با تحقیق و تفحص به این نتیجه میرسند که یکی از اهداف دشمن نوجوانان و تهاجم فرهنگی در مدارس است تا کنون خودشان در مدارس حضور فیزیکی یافته اند که هم از نزدیک شاهد این نفوذ باشند و هم کاری انجام داده باشند و یا اینکه تنها به ایده پردازی میپردازند و این وظیفه را به دوش دیگران میسپارند؟!
آیا فرماندهان بغر از سر زدن به دانشگاهها و همایش ها، از اتوموبیل خود پیاده میشوند تا کمی هم از اتوبوس و مترو استفاده کنند و با تبلیغ چهره به چهره، هم مشکلات مردم را از نزدیک لمس کنند وهم تاثیر گذار باشند؟!
شاید برخی بگویند ما وظیفه ما تنها روشنگری است و این حضور فیزیکی دور از شأن ما است چرا که با حضور فیزیکی وقتمان تلف میشود و از مطالعه و تحقیق و شرکت در همایش ها جا میمانیم.ما برای افسران خط را روشن میکنیم دیگر تکلیف نداریم تا آن کارها را اجرایی کنیم، این ها وظیفه افرادی دیگر است!
این افراد تا کنون پرسیده اند که پس چه کسی باید نظریه های زیبایشان را اجرا کند؟ نکند انتظار دارند افرادی که اصلاً وقت برای مطالعه نمیگذارند وحوصله تحقیق را ندارند و به عنوان سیاهی لشگر گفتمان آنان را اجرایی کنند!؟
تا حالا فکر کرده ایم که ما چقدر ایده ها و نظریه های بسیار جالب و بکری در موضوع ترویج سبک زندگی اسلامی داریم که تا کنون اجرایی نشده است.
به زبان ساده ترشاید مشکل این باشد که ما عمارهای "حرف بزن" بسیار داریم که انصافا ایده های عالی و نابی دارند اما عمار "خط شکن" کم داریم.
مشکل ما کمبود افرادی هستند که بدون هر گونه منیت در کنار مطالعه و روشنگری، فارغ از هرگونه حمایتی ، به وسط میدان بیاید، فیلم بسازد، با مردم در کوچه و خیابان و اتوبوس و مترو صحبت کند، تراکت پخش کند، به مدارس برود و در فضای مجازی فعالیت کند و....
تا کنون با خودمان فکر کردیم که اگر حوزه های علمیه در کنار درس و بحث، ساعت آخر کلاس خود را بجای درس به خیابان بیایند و به طور صحیح و هنری تبلیغ اسلام را به صورت گروهی انجام دهند چه اتفاقی می افتد؟
تا کنون با خودمان فکر کرده ایم که فلان سخنران و یا مداح معروف، اگر هفته ای یکبار خود و پا منبری های خود را مامور کند که مثلا فلان برگه کاغذ را که حاوی مطلب غنی است را بین مردم توزیع کنند چه اتفاقی میافتد؟
تا کنون فکر کردهایم که اگر پایگا های بسیج به جای ایست و بازرسی به مردم محله خود گل و بسته فرهنگی هدیه بدهند چه اتفاقی میافتد؟
آیا نمیتوانیم در حد وسع خود چند مطلب خوب به همراه یک هدیه مختصر به مغازه دار محلمان یا بچه همسایهیمان یا راننده اتوبوس مسیرمان و یا هر کس دیگری بدهیم؟!
تا کنون صرفاً برای انجام کار تبلیغی مثل پخش کردن بلوتوث پخش کردن نشریه های تک برگی و یا حتی امر به معروف کردن صحیح از خانه به بیرون رفته ایم؟
البته تمام این کارها را هم میتوان به صورت شخصی و خارج از چارت سازمانی و آموزشی انجام داد اما یا شأن خ.د را اجل از این کارهای میدانی میدانیم یا تبلی میکنیم یا اهمیت و اجر و اثر این اقدامات را نمیدانیم.
امام خامنه ای(ع):
فرق رهبر وآدرس دهنده این است که آدرس دهنده، مىگوید براى رسیدن به فلان جا، از این راه بروید، چند کیلومتر را طى کنید، بعد بپیچید، تا به فلان مقصد برسید. این، آدرس دادن وراهنمایى کردنِ از دور است. رهبر، آن کسى است که وقتى مىگویند چشمه ومرکز مقصود کجاست، دست طرف را مى گیرد، مى گوید برویم. این، رهبر است. رهبر ما هم که رهبر شد، این طورى شد.... امام، منتظر کسى نماند ورفت. خاصیت این «برویم»، آن است که مردم دنبال آدم بیفتند...امروز، رهبرى روحانیت به این است که به مردم بگوید «برویم»؛ نگوید «بروید».
دیدار با روحانیون یزد۲۹/۸/۶۳
.....................................................................................................................................................
پ.ن:
ضمن احترام ویژه برای تمام عمارهای انقلابی یاد آور میشوم این متن هیچ اشاره ای به شخصی خاص ندارد.
نمونه ای از حضور خود جوش طلبه ها در ورزشگاه آزادی را اینجا بخوانید.