ای کاش دخترم باربی را نمیشناخت
|
پنجشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۵۱ ق.ظ |
۹ نظر
ای کاش دخترم باربی را نمیشناخت
ساعت 9 شب، خیابان ولیعصر،دختری که هزاران چشم او را بدرقه میکنند و بوق های ممتد اتوموبیل ها برای او، صدای حیا را در شهر گم کرده است.
ساعاتی بعد از کلانتری محل با پدر و مادر این دختر تماس گرفته میشود....
پدر و مادرش مدام خود را ملامت میکردند که مگر ما چه برای دخترمان کم گذاشتیم که این گونه حیائش را به حراج بگذارد....
پدر و مادر او شاید هیچ گاه نفهمیدند که همه چیز از عروسک ها و لوازم التحریر باربی کودکی دخترش شروع شد...
(افرادی که عقیده دارند عروسک باربی یک عروسک معمولی است اینجا را بخوانند)
زمانی که او در ذهنش باربی را الگویی زیبا و دوست داشتنی برای خودش انتخاب کرده بود...
چه اشکالی دارد برای کودکمان یا کودکان فامیل و همسایه، لوازم التحریر مناسب هدیه دهیم.
چند نمونه لوازم التحریر ایرانی و اسلامی :
یک خادم افتخاری اش باشم کاش...
در شادی و سوگواری اش باشم کاش...
یک عمر میان خاک پایِّ زوار...
در گوشه ی کفشداری اش باشم کاش...
ولادت با سعادت خورشید هشتم,آقا علی بن موسی الرضـــــــا(ع) مبارک...
سلام
با مطلبی تحت عنوان "آقاجون تولدت مبارک..." به روزم...
منتظر نظرات ارزشمندتون هستم...
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی...
التماس دعای فرج...